ژاندارک
معنی کلمه ژاندارک در لغت نامه دهخدا

ژاندارک

معنی کلمه ژاندارک در لغت نامه دهخدا

ژاندارک. ( اِخ ) ( قدّیسه ) او را دارک یا آرک و دوشیزه ارلئانی نیزنامند و ژان اسم اوست. وی قهرمان ملی فرانسه است و بسال 1412 م. در دمرمی پای به عرصه وجود گذارد. زنی بغایت دیندار و متقی و اهل مکاشفه و مراقبه و مدعی نوعی وحی بود و میگفت که الهاماتی غیبی از جانب قدیس میشل و کاترین به او میشود که وی را به قیام برای نجات فرانسه از سلطه انگلیسیان میخوانند. وی به وساطت ربر دوبدریکور کاپیتن دوکولر در هنگام محاصره ٔارلئان ( 1429 م. ) در شینن بین درباریان به حضور شارل هفتم پادشاه فرانسه رسید و او را به اصرار بسیار راضی کرد که وی را بر گروهی از لشکریان خود سردار کند. ژاندارک با این عده قلیل انگلیسیان را مجبور به ترک محاصره ارلئان کرد و در جائی بنام پاتی بر ایشان ظفر یافت. و در ریمس تشریفات تاجگذاری شارل هفتم را بجای آورد. سپس قصد تسخیر پاریس کرد ولی بعد از مجروح شدن در نبردی که به دروازه سن هنره روی داد به امر پادشاه از این قصد بازایستاد. ظاهراً وی بعلت خیانت بعضی از حواشی و اطرافیان خود در ظاهر شهر کمپین به دست بورگینیون ها افتاد و سپس کنت لوکزامبورگ او را به انگلیسیان فروخت و آنان وی را در محکمه کلیسائی که بریاست اسقف بوه بنام پیر کوشن تشکیل شد محاکمه کردند. ژاندارک با کمال سادگی و شجاعت و جسارت از خود دفاع کرد. سرانجام محکمه او را تکفیر و به الحاد و ارتداد و فساد عقیدت متهم و به زنده سوختن محکوم ساخت. او را در میدان ویومارشه واقع در روئن زنده بسوختند ( 1431 م. ).

معنی کلمه ژاندارک در فرهنگ فارسی

قدیسه او را آرک و دوشیزه ارلئانی نیز نامند و ژان اسم اوست . ژاندارک قهرمان ملی فرانسه است ( و . دمرمی ۱۴۱۲ - مقت . ۱۴۳۱ م . ) زنی دیندار و پرهیزگار و اهل مکاشفه و مدعی بود که الهاماتی غیبی از جانب قدیس میشل و کاترین بدو میشود که وی را برای نجات فرانسه از سلطه انگلیسیان بقیام وا میدارد . او بوساطت ربرد بدریکور در هنگام محاصره ارلئان ( ۱۴۲۹ م . ) در شینون بین درباریان بحضور شارل هفتم پادشاه فرانسه رسید و او را باصرار بسیار راضی کرد که وی را بر گروهی از لشکریان خود سردار کند . ژاندارک با عده ای اندک انگلیسیان را مجبور بترک محاصره ارلئان کرد و در محلی بنام پاته بر ایشان پیروز شد . در ریمس تشریفاتی تاجگذاری شارل هفتم را بجای آورد سپس قصد تسخیر پاریس کرد ولی بعد از مجروح شدن در نبردی که در دروازه سنت انوره روی داد بامر پادشاه ازین قصد باز ایستاد . ظاهرا وی بعلت خیانت بعضی از اطرافیان خود در ظاهر شهر کمپیینی و بدست بورگینیونها افتاد و سپس کنت لوکزامبورگ او را بانگلیسیان فروخت و آنان وی را در محکمه کلیسایی که بریاست اسقف بوه بنام پیر کوش تشکیل شد محاکمه کردند . ژاندارک با کمال سادگی و شجاعت از خود دفاع کرد . سرانجام محکمه او را تکفیر و با لحاد و فساد عقیده متهم و بزنده سوخته شدن محکوم ساخت . او را در میدان ویومارشه واقع در روئن زنده سوختند ( لغ . )
او را دارک یا آرک و دوشیزه ارلئانی نیز نامند و ژان اسم اوست .

معنی کلمه ژاندارک در دانشنامه عمومی

ژاندارک (اپرا). ژاندارک ( انگلیسی: Giovanna d'Arco ) اپرایی است با یک پرلوگ و در سه پرده از جوزپه وردی که هفتمین اپرای وی محسوب می گردد. تنظیم لیبرتوی این اپرا بر عهدهٔ تمیستوکل سولرا، لیبرتو ایتالیایی بود که پیش از این نیز لیبرتوی ابوکو و لومباردی را نیز تنظیم کرده بود.
ژاندارک (مجسمه). ژاندارک ( فرانسوی Jeanne d'Arc، انگلیسی Joan d'Arc ) یا ژان دارک قهرمان ملی فرانسه در جنگ صدساله بر ضد انگلستان رهبری فرانسوی ها را برعهده داشت و سرانجام توسط بورگینیون ها اسیر و در دادگاه به جرم کفر و الحاد محاکمه و در تاریخ ۳۰ مه ۱۴۳۱ در میدان ویو مارشه شهر روآن سوزانده شد. سال ها بعد او از طرف کلیسای کاتولیک بیگناه و به عنوان قدیس شناخته شد.
برای یادبود ژاندارک، تندیس هایی بدست هنرمندان چیره دست ساخته شده است و در برخی شهرهای جهان در میادین، ساختمان های دولتی یا در موزه ها نصب گردیده است. یکی از این تندیس ها، مجسمه سوار بر اسب ژاندارک در پاریس است که توسط امانوئل فرمیت ( Emmanuel Frémiet ) مجسمه ساز فرانسوی در سال ۱۸۷۴ طراحی و ساخته شد و امروزه در محل میدان پیرامید ( Place des Pyramides ) قرار دارد.
معنی کلمه ژاندارک در فرهنگ فارسی
معنی کلمه ژاندارک در دانشنامه عمومی
معنی کلمه ژاندارک در دانشنامه آزاد فارسی

معنی کلمه ژاندارک در دانشنامه آزاد فارسی

ژانْدارک (ح ۱۴۱۲ـ۱۴۳۱م)(Joan of Arc)
ژانْدارک
فرماندۀ سپاه فرانسوی در محاصرۀ اورلئان(۱۴۲۸ـ۱۴۲۹م) و نبرد پاتهدر شمال اورلئان در ۱۴۲۹م. دختر روستایی جوانی بود که به سبب سن و طبقه و جنسیتش نمی توانست در جنگ شرکت کند، اما «ندایی غیبی» به او می گفت انگلیسی ها را، که در جریان جنگ صدسالهشمال فرانسه را اشغال کرده بودند، از خاک فرانسه برانَد و از تاج گذاری شارل هفتم، پادشاه فرانسه، حمایت کند. ژاندارک، با برخورداری از شخصیت قاطع خود، به هر دو هدف نائل آمد، اما تلاش بعدی اش برای تصرف پاریس بیش از حد بلندپروازانه بود و در مه ۱۴۳۰م در کومپی ینیبه اسارت بورگونی هادرآمد و آنان او را به انگلیسی ها فروختند. دادگاهی متشکل از اسقف های فرانسویِ طرفدار انگلستان ژاندارک را به جرم جادوگری و ارتداد محکوم کردند و در ۳۰ مه ۱۴۳۱م در روآنبه تیرکی بسته او را سوزاندند. شارل هیچ کوششی برای نجاتش نکرد، ولی بعد از بازپس گیری نورماندی، بین ۱۴۵۰ و ۱۴۵۶م دادگاهی برپا کرد که در محاکمۀ ژاندارک تجدیدنظر کرد و او را بی گناه تشخیص داد. پس از شکست فرانسه در جنگ فرانسه و پروس(۱۸۷۰ـ۱۸۷۱) بار دیگر نام ژاندارک در مقام فرماندهی نظامی بر سر زبان ها افتاد. او در ۱۹۲۰ در شمار قدیسان درآمد. ژاندارک در خانوادۀ یکی از کشاورزان ثروتمندِ دومرِمیِلورنزاده شد. در ۱۴۲۹م برای دیدار با شارل هفتم، که آن زمان دوفنخوانده می شد، عازم شینوندر شمال غربی فرانسه شد و لشکری عظیم گرد آورد و پس از آن که موفق به آزادی اورلئان شد دوشیزۀ اورلئانلقب گرفت.

جملاتی از کاربرد کلمه ژاندارک

وی پس از کسب تحصیلات ابتدایی در «مدارس هایکازیان» ارامنه تهران و «مدرسهٔ ژاندارک» و تحصیلات عالی خویش را در رشتهٔ دندانپزشکی پی گرفت و در سال ۱۳۲۰ (۱۹۴۱) به عنوان اولین دانشجو در این رشته فارغ‌التحصیل گشت. وی در سال ۱۹۴۱ م. با آواک آواکیان ازدواج کرد.
وی در سال ۱۳۱۵ (۱۹۳۶) در بروجرد به دنیا آمد تحصیلاتش را در دبیرستان ژاندارک به پایان برد. سپس در دانشگاه وین به ادامهٔ تحصیل پرداخت و موفق به اخذ لیسانس در رشتهٔ شیمی در سال ۱۳۴۰ (۱۹۶۱) و درجهٔ دکتری در عملیات صنعتی و شیمیایی در سال ۱۳۴۶ ۱۹۶۷ شد او مسلط به زبان‌های انگلیسی فرانسه آلمانی فارسی اسپانیایی می‌باشد.