ژاندارم

ژاندارم

معنی کلمه ژاندارم در لغت نامه دهخدا

ژاندارم. ( فرانسوی ، اِ ) کلمه ای است فرانسوی مستعمل در زبان فارسی اخیر که در اصطلاح امروز بمعنی فردی از امنیه و پلیس خارج شهر است.

معنی کلمه ژاندارم در فرهنگ معین

[ فر. ] (اِمر. ) سربازی که مأمور حفظ نظم و راه ها و جاده های خارج از شهر می باشد. امنیه ، ضبطیه .

معنی کلمه ژاندارم در فرهنگ عمید

مٲمور حفظ نظم و آرامش در روستاها و راه های خارج شهر، امنیه.

معنی کلمه ژاندارم در فرهنگ فارسی

( اسم ) سربازی که مامور حفظ و نظم در جاده ها و راههای خارج از شهر و قری و قصبات میباشد و آن از ادارات وزارت کشور است اداره امنیه اداره ضبطیه .

معنی کلمه ژاندارم در دانشنامه عمومی

ژاندارم (کوهنوردی). تیغه ژاندارم، یا به طور خلاصه ژاندارم، در اصطلاح کوهنوردی عبارتست از قسمتهایی از خط الراس که یک دست صخره ای هستند ، لبه کم عرض و دامنه های پرشیب یا عمودی دارند. چنین عوارضی در کوه های آلپ زیاد دیده می شود و اصطلاح ژاندارم ابتدا در آلپ فرانسه استفاده شد؛ وجه تسمیه آن هم شباهت این عوارض به پاسگاه های ژاندارمری است. تیغه های ژاندارک بین قله های خلنو و برج در استان تهران نمونه ای از این عارضه است ( برخی کوهنوردان می پندارند نام ژاندارک تغییر شکل یافته کلمه ژاندارم است ) .
در ایالت ویرجینیای غربی آمریکا تیغه ای منفرد وجود داشت که ژاندارم نامیده می شد و در سال ۱۹۸۷ به طور کامل فرو ریخت. همچنین در وادی رم اردن نیز عارضه هایی به نام ژاندارم وجود دارند که مورد علاقه سنگنوردان هستند. بر روی یال شمالی قله وایس هورن در آلپ سوییس نیز یک ژاندارم طولانی به نام گراند ژاندارم وجود دارد که نقطه میانی آن به دلیل داشتن برجستگی کافی به عنوان قله مستقلی شناخته می شود و در لیست قله های بلندتر از ۴۰۰۰ متر آلپ ذکر شده است.

معنی کلمه ژاندارم در ویکی واژه

سربازی که مأمور حفظ نظم و راه‌ها و جاده‌های خارج از شهر می‌باشد. امنیه، ضبطیه.

جملاتی از کاربرد کلمه ژاندارم

تجهیز مجاهدین در مقابل مناطق غیر پشتون مشکل بسیار متفاوتی را به وجود آورد. پیش از تهاجم شوروی معدودی از مناطق غیر پشتون دارای سلاح گرم بودند. به زودی با آغاز جنگ آنان دارای بیشترین آمادگی نسبت به گروه‌های ارتشی یا ژاندارمری که دارای ضعف بوده یا در کمین شان نشسته بودند، شدند. فروش بین‌المللی سلاح و پشتیبانی ارتش‌های خارجی گروه‌های محلی را متمایل به دستیابی به مناطق اخیر می‌نمود.
خواهی که شوی یاور، ار زان که به زودی یک چند بشو یاور ما ای بچه ژاندارم
ریشِ ژاندارمری و ریشۀ خود قَمع کنند
احمد رضایی (از اهالی خدابنده زنجان، درگذشت ۱۳۲۵ خورشیدی، آذربایجان، ایران) معروف به سلطان احمد و در یادمان‌ها سرهنگ احمد رضایی، ملی‌گرا، آزادی‌خواه و بعدها افسر و فرمانده ژاندارمری ایران در زنجان در طی اشغال ایران در جنگ جهانی دوم و از فرماندهان ایرانی در مقابل اشغال در غائله آذربایجان بود. او تا لحظه مرگ نگذاشت زنجان تحت تصرف نیروهای تجزیه طلب قرار بگیرد. پس از مرگ به خاطر خدمات در مقابله با غائله و از دست دادن جانش در این راه به او درجه سرهنگی اعطا شد.
سقوط زودهنگام و تبعید سیدضیاء در خرداد ۱۳۰۰، رژیم ژاندارمری مشهد را با بحران روبه‌رو کرد. تمامی افرادی که پس از کودتا در تهران دستگیر شده بودند آزاد شدند از جمله قوام‌السلطنه که از زندان بیرون آمد و فوراً نخست‌وزیر جدید کشور شد. امور استحفاظی و انتظامی پایتخت و حومه نیز به رضاخان سردارسپه سپرده شد.
صدام متوجه خلاء ناشی از سقوط شاه ایران به عنوان ژاندارم خلیج فارس شده بود و تلاش داشت تا نقشی که پیش از آن محمدرضا پهلوی ایفا می‌کرد را بر عهده گیرد. او برای این‌کار نیاز به مرز آبی کافی و تسلط بر خلیج فارس داشت. به گفته جیمز بیل، دلیل اصلی شروع جنگ و مناقشات سیاسی قبل از آن را به‌طور کلی می‌توان در «تسلط یافتن بر خلیج فارس» دانست. تحقق این هدف برای مصر و عربستان سعودی و سایر شیخ نشین‌های منطقه چندان ناخوشایند نبود.
به جسم هیأتِ ژاندارمری روانی نیست وگر نه جنبشی از بهر انتقام کنند
به هر جا یک جوانی با صلاحست در این ژاندارمری تحت السِّلاحست
براساس تصویب مجلس شورای ملی در جلسه ۳۰ تیرماه ۱۳۳۰ خورشیدی، مظفر رضایی که از افسران کشته شده ژاندارمری در غائله آذربایجان حساب می‌شد، یک درجه ارتقا یافت و به درجه سرهنگی رسید.
همانا عارف این اطفال دیدست که در ژاندارمری منزل گُزیدست
آب داخل شد در لانه مور رشته طاعت ژاندارم گسیخت
یکی ژاندارمری بر پا نموده که دنیا را پر از غوغا نموده
اعزام ژاندارم‌های سوئدی به شیراز اعزامی به رهبری ژاندارم سوئدی یوزف پوزت برای ارتباط با هنگ سوم ژاندارمری ایران بود که در شیراز مستقر بود.
رسید نوبت آن کز یبرای خون خواهی تمام عدۀ ژاندارمری قیام کنند
گرفتی گوشه ژاندارمری را به موسی برگزیدی سامری را
در مدرسه تا چند توان یک دو سه آخر در میکده هم یک دو سه تا ای بچه ژاندارم
هنگامی که یوزف پوست در شیراز بود برای گشت زنی به جاده بوشهر روانه شد. او در راه با چندین شورشی تحت رهبری محمدعلی در نزدیکی کازرون درگیر شد. نبرد خونین بود، اما در نهایت به یک پیروزی پرهزینه برای ژاندارم‌ها منجر شد و چندین ایرانی و حداقل یک سوئدی در جریان آن جان خود را از دست دادند. با این حال کازرون تنها نبردی نبود که در فارس انجام شد، زیرا چند نبرد خونین دیگر نیز در طول مداخله سوئد در ایران در شیراز و اطراف آن رخ داد.