چلیپایی
معنی کلمه چلیپایی در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه چلیپایی
چو من به عشق تو زنار در میان بندد هر آنکه بیند آن طرهٔ چلیپایی
چون دین نشود مشوش و ایمان زان زلف مشوش چلیپایی
شب به هم درشکند زلف چلیپایی را صبحدم سردهد انفاس مسیحایی را
زند لاف گرفتاری اسیر ما جهانگرد است سر زنجیرش از زلف چلیپایی نظر دارد
کسی که سیلی زنجیر خورده می داند که سرنوشت اسیران خط چلیپایی است
مسیح نیز نیابد مجال سیر فلک نبسته بال و پر از چوبهٔ چلیپایی
چون به یاد زلف او اندیشه آرایی کنم تارهای آه را بر لب چلیپایی کنم