چشمة خضر

معنی کلمه چشمة خضر در لغت نامه دهخدا

چشمه خضر. [ چ َ / چ ِ م َ / م ِ ی ِ خ ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آب حیات. ( برهان ). چشمه آب حیات. ( غیاث ). مرادف چشمه نوش و چشمه حیوان. ( آنندراج ). آب حیات. ( ناظم الاطباء ). مرادف چشمه حیوان و چشمه ای است که هرکس از آب آن بخورد زنده جاوید میشود، و خضر پیغمبر از آن آب خورده است. ( از فرهنگ نظام ). چشمه آب زندگی که گفته اند خضر پیغمبر از آب آن چشمه خورده و زنده جاویدمانده است و بدین مناسبت آن را چشمه خضر نامند. چشمه حیوان. چشمه آب حیات. چشمه زندگی :
آن پیر ماکه صبح لقائیست خضرنام
هر صبح بوی چشمه خضر آیدش ز کام.خاقانی.زهره میغ از دل دریا گشاد
چشمه خضر از لب خضرا گشاد.نظامی.رجوع به چشمه حیات وچشمه حیوان شود. || دهان معشوق باشد. ( برهان ). کنایه از دهان محبوب. ( آنندراج ). دهان معشوق.( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه چشمة خضر در فرهنگ معین

( چشمة خضر ) ( ~ خِ )(اِمر. ) آب حیات ، آب زندگانی .

معنی کلمه چشمة خضر در فرهنگ فارسی

آب حیات، آب زندگی، نوشیدن آن عمرجاودانه میدهد

معنی کلمه چشمة خضر در ویکی واژه

آب حیات، آب زندگانی.

جملاتی از کاربرد کلمه چشمة خضر

برگ سمن سبز کرده طرف بناگوش چشمة خضر آب داده سبزة سنبل