چشم پیش
معنی کلمه چشم پیش در فرهنگ معین
معنی کلمه چشم پیش در فرهنگ عمید
معنی کلمه چشم پیش در فرهنگ فارسی
معنی کلمه چشم پیش در ویکی واژه
شرمنده، خجل.
جملاتی از کاربرد کلمه چشم پیش
هر روز سپس ترست کارم با تو در من نه به چشم پیشتر مینگری
چون کمر حلقه به گوشم، چشم پیش از شرم آنک چون کمر گاه تو بازم کیسه لاغر ساختند
باد پیمایی که دریا رانمی آرد به چشم پیش روشن گوهران عمر حبابی نیستش
ای نور چشم و دلها چون چشم پیشوایی وی جان بیازموده کورا تو جانفزایی
چرا بهم نزند چشم پیش او نرگس اگرنه خیره شدش دیده در تامل او
حلقه در گوش کرده مردم چشم پیش آن طاق و ابرو و خم چشم
در اوایل ۱۸۹۱، دویل اقدام به مطالعه چشمپزشکی در وین کرد. او قبلاً در بیمارستان پورتسموث به مطالعه چشم پرداخته بود تا بتواند آزمایشهای مربوط به چشم را انجام دهد. او از سوی دوستش ورنون موریس برای گذراندن آموزشهای مربوط به جراحی چشم پیشنهاد شد. او پس از مدتی تحصیل در آلمان، کلاسهای درس را بسیار دشوار توصیف کرد. او سرانجام تحصیل را رها کرد و به تفریح با همسرش و نوشتن کتاب در ونیز و میلان پرداخت.
نبیند با هزاران چشم پیش پای خود گردون اگر از دل قدم بیرون نهد گرد ملال من
خودبین چنان شدی که ندیدی مرا بچشم پیش هزار دیدهٔ بینا چه میکنی
گریه تا چند از عطش ای نور چشم پیش چشمت آب چشمی برگشا
از لب لعلت نپرهیزم بدور آن دو چشم پیش مستان پارسایی خوش نمی آید مرا