چشم بندی
معنی کلمه چشم بندی در لغت نامه دهخدا

چشم بندی

معنی کلمه چشم بندی در لغت نامه دهخدا

چشم بندی. [ چ َ / چ ِ ب َ ] ( حامص مرکب ) جادوگری. فسونگری. ساحری. حقه بازی. رجوع به چشم بند شود.

معنی کلمه چشم بندی در فرهنگ معین

( ~. بَ ) (حامص . ) افسونگری ، ساحری .

معنی کلمه چشم بندی در فرهنگ عمید

۱. بستن چشم کسی.
۲. [مجاز] شعبده، حقه بازی، جادوگری، افسونگری.
۳. [مجاز] نیرنگ.

معنی کلمه چشم بندی در فرهنگ فارسی

افسونگری ساحری .
بستن چشم کسی، شعبده، حقه بازی، جادوگری، افسون

معنی کلمه چشم بندی در دانشنامه عمومی

چشم بندی (رمان). چشم بندی رمانی جنایی، اثر آگاتا کریستی است. این رمان در فارسی با نام چشم بندی ترجمه شده است. عنوان های اصلی انگلیسی آن «Murder with Mirrors» ( قتل با آینه ) و «They Do It with Mirrors» ( با آیینه این کار می کنند ) است.
این کتاب که از مجموعه داستان های خانم مارپل می باشد در سال ۱۹۵۲ در آمریکا توسط انتشارات داد، مید اند کمپانی و در ۱۷ نوامبر همان سال در بریتانیا توسط انتشارات کولینز کرایم کلوب به چاپ رسیده است.
قیمت کتاب در بریتانیا ۱۰ شلینگ و شش پنسی و در آمریکا ۲٫۵ دلار بوده است.
خانم مارپل دوست قدیمی اش روت را ملاقات می کند و تصمیم می گیرد به دیدار خواهر روت ( که او نیز دوست خانم مارپل است ) برود. در زمین های بزرگ آنجا یک مدرسه اصلاح برای جوانان بزهکار وجود دارد که مؤسس آنجا خواهر روت یعنی کَری لوئیز است. در خانه کری لوئیز، خانم مارپل با شوهر سوم کری، یعنی لوئیس، دخترخوانده کری، یعنی جینا، دختر واقعی کری، یعنی میلدرِد، خدمتکار آنجا، پسر کری از شوهر دومش و شوهر جینا دیدار می کند. کمی بعد پسر کری از شوهر اولش به آنجا می آید و شب هنگام، به قتل می رسد. همچنین سر و کله شوهر دوم کری نیز پیدا می شود و پس از مدتی او نیز کشته می شود. خانم مارپل سرانجام قاتل را می یابد.

جملاتی از کاربرد کلمه چشم بندی

چشم بندی نگر ای خواجه که در لعب نظر مهره یی کز تو گشاد از دگران ششدر شد
چشم بندی ببین که خوش خفته چشم جادوش خواب می بندد
به چشم بندی شرم و حجاب عشق چه سازم؟ گرفتم این که ز رخسار او نقاب گرفتم
دید شه نیز سحرمندی او بست چشمش ز چشم بندی او
چشم درد مرا مبند از عز چشم بندی ز آفتاب مبین
ز حق چشم دلت را بسته دنیا که باشد کار جادو چشم بندی
چشم بندی بین که ترکی شیرگیر از دوآهو یک جهان نخجیر زد
کردی به دو چشم، چشم بندی بردی به دو ناتوان توانم
بگفتا چشم بندید آن مه نو که بنمایم کنون راه بدر رو
اختر روز کور شعبده باز چشم بندی گرهگشا بیشست