معنی کلمه چاکاچاک در لغت نامه دهخدا
ز چاکاچاک کاج حاجب بوم
قفا گه سرخ کرده راست استاد.سوزنی.ترنگ تیرو چاکاچاک شمشیر
دریده مغز پیل و زهره شیر.نظامی.|| ( ص مرکب ) تراک و شکاف بسیار را نیز گویند. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). شکاف بسیار در لباس. ( فرهنگ نظام ). شکاف و تراک بسیار و شکاف در شکاف. ( ناظم الاطباء ). پاره پوره. شِدر پِدر.