چانه زدن

معنی کلمه چانه زدن در لغت نامه دهخدا

چانه زدن. [ ن َ / ن ِ زَ دَ ] ( مص مرکب ) مُکاس. مُماکَسَة. تشویش کردن در بیع. سخن بیجا و زیاد گفتن در خریدو فروش. ( ناظم الاطباء ). اصرار مشتری در کم کردن بهای جنس. تقاضای خریدار کم کردن بهای متاعی را از فروشنده به اصرار. پرگوئی فروشنده با خریدار درباره قیمت جنس. تخفیف خواستن مشتری از بایع و زیاده خواهی بایع از مشتری. چانه زدن در معامله. پرگوئی در امر خریدو فروش. || زنخ زدن. پر گفتن. سخن گفتن نه بقصد نتیجه ای. ورّاجی کردن. ور زدن. شروور گفتن.

معنی کلمه چانه زدن در فرهنگ معین

( ~. زَ دَ ) (مص ل . ) ۱ - پرحرفی کردن . ۲ - سخن بسیار گفتن برای پایین آوردن قیمت چیزی .

معنی کلمه چانه زدن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) بسیار سخن گفتن در هنگام خرید برای کم کردن یا زیاد کردن قیمت .

معنی کلمه چانه زدن در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] چانه زدن تخفیف خواستن در هنگام معامله را می گویند.
چانه زدن: تخفیف خواستن خریدار از فروشنده و زیاده خواهی فروشنده از خریدار.
کاربرد چانه زدن در فقه
از آن در باب تجارت سخن رفته است.
احکام فقهی چانه زدن
چانه زدن در معامله، مستحب، لیکن در موارد زیر مکروه است: هنگام خریدن قربانی، کفن، برده، اسباب و وسایل مورد نیاز حج و نیز در اجرت مرکب ی که برای سفر حج کرایه می شود. برخی در خرید کالا استحباب چانه زدن را نپذیرفته و ترک آن را مستحب دانسته اند.
استحباب تساوی رفتار فروشنده با خریداران
...

معنی کلمه چانه زدن در ویکی واژه

چانه‌زدن
(گفتگو): گفت و گوی فراوان کردن برای توافق بر سر کاری یا قیمت چیزی، پرحرفی کردن. چانه‌لقی کردن، حرّافی کردن.
(گفتگو): سخن بسیار گفتن برای پایین آوردن قیمت چیزی.

جملاتی از کاربرد کلمه چانه زدن

آیین عروسی و چک و چانه زدن نیست بستند همه چشم و چک و چانه بگرییم