چاله

چاله

معنی کلمه چاله در لغت نامه دهخدا

چاله. [ ل َ / ل ِ ] ( اِ ) چال. چالو. بمعنی چالو باشد که گودال است. ( برهان )( آنندراج ). چال کوچک. فرورفتگی و گودی. ( ناظم الاطباء ). چاه کوچک. چاهک. حفره. مغاک. کریش. کریشک. گو.
- امثال :
در اصطلاح عامه گویند:
از چاله درآمد و بچاه افتاد ؛ در مورد کسی که از بدی رهایی یافت و به بدتری دچار شد.
پیش رو خاله پشت سر چاله ؛ درباره کسی که پیش رو دم از دوستی میزند و پشت سر خصومت و دشمنی میکند.
پای خر یکبار بچاله میرود ؛ در مورد آنکه شخص چون از کاری زیان بیند و صدمت و خسارت برد نباید که بار دیگر به همان کار اقدام کند و دوباره خود را در زحمت و مرارت افکند.
|| ظاهراً موقع برداشت حاصل را نیز گویند. خرمنگاه. وقت برداشت خرمن :
بزرگوارا دانی که بنده را هر سال
بُده ست بر کرم تو مبرتی موسوم
ز چاله پنج مه اندر گذشت و جرم من است
که قصه رفع نکردم چو کهتران خذوم.سوزنی.
چاله. [ ل َ ] ( اِخ )صاحب مرآت البلدان می نویسد: «از مزارع قدیم النسق کاشان است که گرمسیری است و محصولش تنباکو و خربوزه وجوزق و غلات میباشد». ( از مرآت البلدان ج 4 ص 84 ).
چاله. [ ل َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان سرمشک بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت که در 45 هزارگزی شمال باختر ساردوئیه و 14 هزارگزی شمال راه مالرو بافت به جیرفت واقع شده ، کوهستانی و سردسیر است و 60 تن سکنه دارد. آبش از قنات و محصولش غلات و حبوبات و تریاک میباشد. شغل اهالی زراعت وگله داری و راهش مالرو است و ساکنین این محل از طایقه سلیمانی هستند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).
چاله. [ ل َ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان کوهپایه بخش آبیک شهرستان قزوین که در 48 هزارگزی شمال باختر آبیک و 24 هزارگزی حصار خروان واقع شده و 150 تن سکنه دارد. هوایش معتدل و آبش ازچشمه سار و محصولش غلات و بنشن و گردو و آلوچه میباشد. شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است و تنی چند از مردان برای کار به تهران و 20 خانوار به تنکابن میروند.راهش مالرو است. ( از فرهنگ جعرافیایی ایران ج 1 ).

معنی کلمه چاله در فرهنگ معین

(لِ ) (اِ. ) گودال ، گو، گودال معمولا کم عمق .

معنی کلمه چاله در فرهنگ عمید

گودال کوچک و کم عمق.

معنی کلمه چاله در فرهنگ فارسی

گودال کوچک وکم عمق
( اسم ) گودال گو .
دهی است جزئ دهستان کوهپایه بخش آبیک شهرستان قزوین .

معنی کلمه چاله در فرهنگستان زبان و ادب

{pit} [مهندسی محیط زیست و انرژی] در صنعت آب و فاضلاب، گودی کوچکی که عمل معینی در آن انجام می شود

معنی کلمه چاله در دانشنامه عمومی

چاله (بستک). چاله یا ( چالهٔ کوخرد ) روستای کوچکی است از توابع بخش کوخرد شهرستان بستک در غرب استان هرمزگان در جنوب ایران واقع شده است. این روستا در یک کیلومتری شرق کوخرد واقع شده است.
از طرف شمال روستای گریند، از طرف جنوب رودخانه مهران، از طرف مغرب دهستان کوخرد، و از طرف مشرق به روستای کوردان محدود می گردد.
دارای ۲ باب مسجد، خانه بهداشت، ویک باب مدرسه و ۷ باب آب انبار برکه است. حدود ۶۰۰ اصله نخل دیم دارد. روستای چاله و روستای گُریَند تقریباً یک محله ای هستند، گریند در شمال جاده ارتباطی بستک بندر لنگه و چاله در جنوب جاده، هر دو روستا در مقابل هم قرار دارند. روستا چاله دقیقاً در کنار رودخانه مهران و در لبه رودخانه قرار دارد. وحتی در چند سال اخیر و در ایام باران که رودخانه طغیان می کند چند بار خانه های اهالی پر از آب رودخانه شده است.
در روزگار گذشته کشاورزی در روستای چالهٔ کوخرد رونق خاصی داشته است. با ( چاه چرخ گاوی ) کشاورزی زمستانه و تابستانه می شده است، در زمین های آن جو و گندم وهندوانه و خَربُزَه و خیار و همه گونه سبزیجات کاشته می شد است.
جمعیت این روستا بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۲۷۸ نفر ( ۵۲ خانوار ) بوده است.
چاله (فاریاب). چاله ( کهنوج ) ، روستایی از توابع بخش فاریاب شهرستان کهنوج در استان کرمان ایران است.
این روستا در دهستان حور قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۵۵ نفر ( ۱۵خانوار ) بوده است.

جملاتی از کاربرد کلمه چاله

اختر از چاه برون آمد و در چاله فتاد حاجت طفل چهل ساله بگوساله فتاد
زان‌جمله یکی آمده و گفته به تاریخ بیرون شده از چاله و در چاه فتاده
کیجا، ته ریکا، کیجا تنی ریکامه تو چاله‌ی سر نیشتی، من ته سیکامه
بخش سوم: کرم‌چاله‌ها دروازه‌های جهان دیگر؟
فغان کآوردم این چرخ روانکاه برون از چاله وافکند درچاه
گمره مشو ای ماه که از شاهد گمراه در هر قدمی راه زند چاله و چاهی
در کارکره اجسام می‌توانند وجود داشته‌باشند و به‌درون سیاه‌چاله سقوط نکنند چرا که این کره بیرون از افق رویداد قرار دارد.
آن که گوید بگریز از من و با او بنشین خواهد از چاله برون آیی و افتی در چاه
از چاه عموی شه اگر جست خراسان در چالهٔ جد شه جمجاه فتاده
تو آب و گل به چَه و چاله دیده‌ای، هشدار ز جان و دل همه طرف کُلَه به مهر و مهند
در فیزیک نظری، الکترون سیاهچاله مفهومی نگری است که بر پایه آن اگر سیاهچاله‌ای با جرم و بار الکتریکی مشابه یک الکترون وجود داشته باشد، خواصی مشابه الکترون از جمله طول موج کامپتون و گشتاور مغناطیسی آن را خواهد داشت. ایده این چنین سیاهچاله‌ای توسط آلبرت انیشتن در سال‌های میان ۱۹۳۷ و ۱۹۴۹ شکل گرفت.
آیا به شما می‌گویند که وضع مملکت چگونه است و ملت چه می‌کشد و کشور به چه ویرانه‌ای تبدیل شده و چه تفرقه و هرج و مرجی بر مردم حکومت می‌کند؟... این ملت کشته نداد و شکنجه و زندان را تحمل ننمود و سپس انقلاب نکرد که از چاله در آید و به چاه فروافتد.
بعد عرب هم نشد این ملک شاد رسته شد از چاله و در چه فتاد