چاری

چاری

معنی کلمه چاری در دانشنامه عمومی

چاری، روستایی در دهستان لاتیدان بخش کهورستان شهرستان خمیر در استان هرمزگان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۴۵ نفر ( ۱۶ خانوار ) بوده است.

جملاتی از کاربرد کلمه چاری

به وصلم وعده ای دادی که از صبرت ندارم کام اگر صبری کنم جانا ز تو از روی ناچاریست
ز ناچاری به بیعت داد دست آن شاه بی لشگر چو یک انسان نبودش یاور آخر کارش اینسان شد
آرمن سمباتیان (ارمنی: Արմեն Բագրատի Սմբատյան؛ زادهٔ ۱۷ نوامبر ۱۹۵۴) دیپلمات، و سیاست‌مدار اهل ارمنستان است که از تاریخ ۱۹۹۶ تا تاریخ ۱۹۹۸ در دولت آرمن سارگسیان و دولت روبرت کوچاریان سمت وزیر فرهنگ، ورزش و امور جوانان جمهوری ارمنستان را برعهده داشت. سمباتیان از ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۹ سفیر ارمنستان در روسیه بود.
چون تویی عاقلۀ اهل هنر با شدت خود غم من ناچاری
چاریَک‌کاران (اِسپـِچَک) جماعت و شهرکی در کشور تاجیکستان است که در ناحیهٔ رودکی ناحیه‌های تابع جمهوری قرار دارد. جمعیت این جماعت ۱۴۴۹۶ است.
آشوت مانوچاریان (ارمنی: Աշոտ Մանուչարյան؛ زادهٔ ۱ اوت ۱۹۵۴) سیاست‌مدار اهل ارمنستان که از مه تا نوامبر ۱۹۹۱ سمت وزارت کشور جمهوری ارمنستان را برعهده داشت. وی عضو کمیته قره‌باغ بود.
با دهانش تا دوچاری خورد دل دایمش در تنگنایی یافتم
آرام کاراپتی کوچاریان (ارمنی: Արամ Կարապետի Քոչարյան؛ زاده ۱ اکتبر ۱۹۰۳ - درگذشته ۵ سپتامبر ۱۹۷۷) آهنگساز و موسیقی‌شناس اهل ارمنستان بود.
چون شرارم یک نگه عرض است و بس آینه اینجا دچاری بیش نیست
یکی او ببرد ازین خادم پنجی و چاری و سه‌ای و دوی
پارک ملی چارین در فاصله ۲۰۰ کیلومتری از آلماتی قرار گرفته و با مساحت ۱۲۵ هزار هکتار، در امتداد رود چارین کشیده شده‌است.
عنوان هنرمند افتخاری جمهوری ارمنستان در سال ۲۰۰۴ توسط روبرت کوچاریان رئیس‌جمهور ارمنستان به وی اعطا شد.
آرتور وارطانی کوچاریان (ارمنی: Արթուր Վարդանի Քոչարյան؛ زادهٔ ۱۴ سپتامبر ۱۹۷۴) یک بازیکن بازنشسته فوتبال در پست مهاجم اهل ارمنستان است.
چاره کار من زرست چو نیست زاریی می‌کنم به ناچاری
کس جوهر ادراک بد و نیک ندارد از آینه پرسید که ما با که دچاریم
اولین سینما نیز در شهر چاریکار در دوران حکومت شیر علی خان در شهر چاریکار تأسیس شد که تا چند سال پیش نیز فعالیت داشت و بنام سینمای چاریکار یاد می‌شد.
با درد وغم اگر چه دچاریم خرمیم هر چندپر ز نقش ونگاریم ساده ایم
گرفتم اینکه گرفتی دلم بناچاری بدست آتش سوزان چسان نگه داری