چاج

چاج

معنی کلمه چاج در لغت نامه دهخدا

چاج. ( اِخ ) دهی از دهستان نهارجانات بخش حومه شهرستان بیرجند 30 هزارگزی جنوب خاوری بیرجند. دامنه معتدل با 521 تن سکنه ، آب آن از قنات ، محصول آنجا غلات و پنبه وزعفران و ابریشم ، شغل اهالی زراعت و قالی بافی ، راه آن مالرو است کلاته های نو، زنج ، ابوطالب حسن یزدی ، تاج کوه جزء این ده است. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).

معنی کلمه چاج در فرهنگ فارسی

دهی از دهستان نهار جانات بخش حوم. شهرستان بیرجند ۳٠ هزار گزی جنوب خاوری بیرجند دامنه معتدل قنات غلات پنبه زعفران ابریشم شغل زراعت قالی بافی راه مالرو کلاته های نو زنج ابوطالب حسن یزدی تاج کوه جزئ این ده است ٠

معنی کلمه چاج در دانشنامه عمومی

روستای چاج، روستایی است در دهستان باقران از توابع بخش مرکزی شهرستان بیرجند، واقع در استان خراسان جنوبی که بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ مرکز آمار ایران، جمعیت آن بالغ بر ۳۵۷ نفر بوده است.
محصولات کشاورزی این روستا بیشتر زرشک، اناب، زعفران و بادام می باشد.

معنی کلمه چاج در ویکی واژه

~ یا چاچ در شاهنامه از سرزمین‌های غیر ایرانی زبان که ظاهراً بدین زرتشت گرویده بودند. فرستاد بهری ز گردان به چاج ..... که جوید همی تخت ترکان و تاج

جملاتی از کاربرد کلمه چاج

بپردخت سغد وسمرقند وچاج به قجغار باشی فرستاد تاج
فرستاد بهری ز گردان به چاج که جوید همی تخت ترکان و تاج
بیامد بر آن هم نشان تا به چاج بیاویخت تاج از بر تخت عاج
صومعه ماکاراوانک متعلق به سده‌های ۱۰ام-۱۳ام میلادی در نزدیکی آچاجور واقع شده‌است.
یکی دختری مهتر چاج بود به بالای سرو و ببر عاج بود
آرامگاه بزرگ به سبک معماری لودی ساخته شده‌است. شکل هشت ضلعی آن، مشخصه بارز دوران لدی، در یک ستون کم ارتفاع قرار دارد. ایوان‌ها محفظه مرکزی را احاطه کرده‌است. هر طرف محفظه از سه قوس تشکیل شده‌است که یک چاجا (سقف) در حال حاضر روی هر یک قرار دارد. سبک معماری مقبره شبیه به سبک‌های معماری شاهان سلسله سید مبارک شاه و محمد شاه، خان جهان تیلانگانی و سیکندر لدی است.
بپرداز توران و بنشین به چاج ببر تخت ساج و بر افراز تاج
نشستست خاقان بدان روی چاج سرافراز با لشگر و گنج تاج
آچاجور ۴۴۴۷ نفر جمعیت دارد و در ارتفاع ۷۵۰ متر بالاتر از سطح دریا قرار گرفته‌است.
تا بینداختیم تیر نهاد از بر خویش پشتم از فرقت خم داده کمان چاجست
توتخت بزرگی ندیدی نه تاج شگفت آمدت لشکر و مرز چاج
حبش را زلف بر طمغاج بندد طراز شوشتر در چاج بندد
همه بیم زان لشکر چاج بود ز خاقان که با گنج و با تاج بود