چابک سوار
معنی کلمه چابک سوار در لغت نامه دهخدا

چابک سوار

معنی کلمه چابک سوار در لغت نامه دهخدا

چابک سوار. [ ب ُ س َ ] ( ص مرکب ) سوارکار. ماهر و چالاک در سواری. رایض و سوقان دهنده اسب :
به میدان دین اندر، اسب سخن را
اگر خوب چابکسواری بگردان.ناصرخسرو.ازینست جانت ز دانش پیاده
از این تو به تن جلد و چابکسواری.ناصرخسرو.وولید سخت عظیم چابک سوار بود و مردانه. ( مجمل التواریخ و القصص ).
برون از کنیزان چابک سوار
غلامان شمشیرزن سی هزار.نظامی ( شرفنامه ).از آن تیغزن مرد چابک سوار
سخن راند با انجمن شهریار.نظامی ( شرفنامه ).بر این ابلق کسی چابک سوار است
که در میدان عشق آشفته کار است.نظامی ( خسرو و شیرین ).دلا طپیدن میلی نشانه است از آن
که نیم کشته چابک سوار من شده است.محمد قلی میلی ( از آنندراج ).و بر پشت هر یک چابک سواری چون ماه با قبا و کلاه نشسته. ( ترجمه محاسن اصفهان ص 52 ). چابک سوار نیزه گذار. ( سمط العلی ص 68 ). || سوداگراسب. || تازیانه زن. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه چابک سوار در فرهنگ معین

( ~. سَ ) (ص مر. ) سوارکار ماهر.

معنی کلمه چابک سوار در فرهنگ عمید

۱. سوارکار ماهر.
۲. (اسم ) (ورزش ) کسی که در مسابقۀ اسب دوانی سوار اسب می شود.

معنی کلمه چابک سوار در فرهنگ فارسی

( صفت ) سوار کار ماهر آنکه در مسابق. اسب دوانی سوار اسب میشود.
سوارکارماهر، کسی که درمسابقه اسب دوانی اسب است

معنی کلمه چابک سوار در فرهنگستان زبان و ادب

{jockey} [ورزش] سوارکار حرفه ای که در مسابقات اسب دوانی شرکت می کند

معنی کلمه چابک سوار در دانشنامه عمومی

چابک سوار یا جاکی ( به انگلیسی: Jockey ) سوارکاری حرفه ای است که در مسابقه اسب دوانی یا پرش از مانع سوارکاری می کند. این کلمه می تواند به معنی سوارکار شتر در مسابقه شتر دوانی نیز بکار رود.
تاریخچه چابک سواری در ایران به سده پنجم هجری شمسی و قبل تر از آن برمی گردد ، به طوری که کلمه چابک سوار به طور مشهود در اشعار گنجوی دیده می شود
برخلاف سن چابک سواران که هیچ محدودیتی ندارد، وزن آنها با محدودیت مواجه است. در رقابت های کورس همه سوارکاران باید هموزن هم باشند؛ این وزن ثابت 52 کیلوگرم بوده و اگر سوارکاری کمتر از این مقدار وزن داشته باشد، به همان میزان سرب در زین اسب جاسازی می کنند.
اگرچه هیچ محدودیتی برای قد سوارکاران وجود ندارد اما آن ها معمولاً باتوجه به محدودیت های وزن، قد کوتاه هستند. قد چابک سواران معمولاً بین ۱۴۷ تا ۱۶۸ سانتی متر است.
چابک سواران ممکن است متحمل آسیب های دائمی و حتی مرگ آور شوند. عمده صدماتی که سوارکاران متحمل می شوند عبارتند از شکستگی استخوان، آرتروز و فلج کامل. بین سال های ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۶، ۶٬۵۴۵ تصادف رخ داد. بین سال های ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۶، ۵ مرگ و ۸۶۱ آسیب جدی ثبت شد.
اختلالات خوردن ( مانند بی اشتهایی ) نیز در میان سوارکاران بسیار شایع است زیرا فشار زیادی روی آن ها برای لاغر ماندن، مخصوصاً در مردان وجود دارد. در رمان سی بیسکویت: قهرمان آمریکایی نیز به اختلالات خوردن سوارکاران در نیمه اول قرن بیستم اشاره شده.
معنی کلمه چابک سوار در فرهنگ معین

معنی کلمه چابک سوار در ویکی واژه

سوارکار ماهر.

جملاتی از کاربرد کلمه چابک سوار

رخ بر بساط خاک نهم تا بمن رسد از پای اسبت ای شه چابک سوار بوس
گرچه پیاده ای به ره عقل و عافیت میدان فتنه را چو تو چابک سوار نیست
دلا تپیدن میلی نشانه آن است که نیم کشته چابک سوار من شده است
عجب چابک سواری وین عجب تر که قلبِ دوستان باشد شکارش
آن شکار افکن شه چابک سوار سوی صحرا می رود بهر شکار
گوی دلم فتاد به میدان عشق او آخر ببرد آن بت چابک سوار دست
مبار ای ابر روز گشت آن چابک سوار آخر که دیده بر ره است از دیرباز امیدواران را
فلک کیست تا رخش دعوی بتازد به میدان چابک سواران معنی؟
مشو گرد از رخم ای اشک کین گرد غبار راه آن چابک سوار است
هر سو مرو جولان کنان چابک سوارا بیش ازین از کف برون رفته عنان مپسند ما را بیش ازین