پیگرد
معنی کلمه پیگرد در فرهنگ معین
معنی کلمه پیگرد در فرهنگ عمید
۲. (حقوق ) تعقیب و بازخواست کیفری.
۳. (صفت فاعلی ) کسی که در پی چیزی می گردد و اثر چیزی را جستجو می کند، پی گردنده، گردنده در پی چیزی.
معنی کلمه پیگرد در فرهنگ فارسی
۱- ( مصدر ) گشتن در پی چیزی پی گشت . ۲- ( صفت ) کسی که در پی چیزی میگردد
جملاتی از کاربرد کلمه پیگرد
اما به گزارش رادیو فردا، دفتر مطبوعاتی پلیس بینالملل اعلام کرد، هیچگونه درخواستی از مقامات ایران برای پیگرد آرش حجازی دریافت نکرده است.
سپس با استفاده از این تعریف جدید، سیستمهای طلای ایالات متحده آمریکا وای گلد (وبعدها ای بولیون) براساس قانوت پاتریوت و به دلیل نداشتن مجوز انتقال پول تحت پیگرد قرار گرفتند واین درحالی بود که این شرکتها قبلاً با مقامات نظارتی همکاری داشتند و تحت پوشش تعریف فرستنده پول قرار نمیگرفتند. اتهام عدم داشتن مجوز انتقال دهنده پول، در نهایت از ای بولیون برداشته شد. چندین سال بعد فینسن این تعریف را گسترش داد تا شرکتهای خارجی این امکان را داشته باشند که آمریکاییها را در آن حساب باز کنند و همین سبب شد تا جرسی سایت گلد مانی را شکل دهد تا توانایی انتقال ارزش از یک حساب به دیگری در دسامبر ۲۰۱۱ را متوقف کند.
در واکنش به این اقدامِ ترامپ، اتحادیه آزادیهای مدنی که یک گروه مدافع حقوق مدنی در آمریکاست شکایتی را به دادگاه تسلیم و خواستار پیگرد رئیسجمهوری، دادستان کل و برخی دیگر از مقامات دولتی به اتهام نقض حقوق اساسی معترضان شدهاست.
دوشنبه ۱۰ مرداد، گروهی از بازنشستگان تأمین اجتماعی و فرهنگی در تهران دست به تجمع اعتراضی زدند. آنها در این تجمع خواهان آزادی و عدم تعقیب و پیگرد معلمان، بازنشستگان، فعالان کارگری و سایر فعالان مدنی در بند بودند.