پیکره
معنی کلمه پیکره در فرهنگ معین
معنی کلمه پیکره در فرهنگ عمید
۲. تصویر صورت.
۳. مجسمه، تندیس.
معنی کلمه پیکره در فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱- تصویر صورت . ۲- مجسمه تندیس تندیسه . ۳- زمینه مقابل بوم . ۴- زمینه اساس شالده : از پیکر. کار معمول است که ...
معنی کلمه پیکره در دانشنامه عمومی
با بلیطی تحت عنوان "سفری از میان بدن انسان", تجربه آموزش و سرگرمی را به طور همزمان برای شما فراهم می کند و این ویژگی با ترکیبی از مجموعه های دائمی و متغیر فراهم شده است.
پیکره در سال ۲۰۰۸ توسط ملکه بئاتریکس تأسیس شد و به عنوان اولین موزه در نوع خود مطرح شده است.
معنی کلمه پیکره در ویکی واژه
مجسمه، تندیس.
جملاتی از کاربرد کلمه پیکره
چه پیکرها ز درد و رنج کاهد که تا فربه نماید پیکر خویش
اگرچه آثار ادبی سکولار در این دوره به اندازه آثار ادبی مذهبی خلق نشدند، ولی این آثار به میزان خوبی به دست ما رسیدند و امروزه پیکرهای غنی از نوشتههای سکولار در اختیار داریم.
بهشت است این علی التحقیق و حوران اند پیکرها تو رضوانی و جام می به دست از چشمهٔ کوثر
اصحابش و انصارش سرها به سنان رفته پیران و جوانان را در بادیه پیکرها
از پری و ز دیو لشکر ها بیعدد در صدور پیکرها
در خون خطا خسبند از پا همه نوخطان بر خاک بلا غلطند از سر همه پیکرها
فکرها بر مثال لشکرها که کند وصف حال پیکرها
طبق برخی روایات شیعه، در روز سیزدهم محرم سال ۶۱ هجری قمری، چند روز پس از نبرد کربلا، افرادی از قبیله بنیاسد برای خاکسپاری پیکرهای باقیمانده از نبرد به کربلا آمدند و در هنگام تاریکی هوا، گروههایی که پیکری را پیدا میکردند با کوبیدن دو سنگ به یکدیگر صدایی تولید میکردند تا بقیه را باخبر کنند و همه پیکرها جمع شود.
یک چند برگذشت، که آن بحث وآن جدال درآن وثاق بود به یک نظم وپیکره