پین

معنی کلمه پین در لغت نامه دهخدا

پین. ( اِ ) در اصطلاح بنائی ، مقداری به پهنای یک آجر: یک پین باید از زمین را کند. مخفف پینه. || ریختگی و گلی که در قنات پیدا شود و مانع جریان و زهیدن آب شود.
- پین پین برداشتن ؛ تنقیه کاریز از پین.
پین. [ پ ِ ] ( اِخ ) توماس. روزنامه نگار انگلیسی که به تبعیت دولت فرانسه درآمد و بر اثر اقداماتی که برای دفاع از افکار جدید بعمل آورد بعضویت مجلس کنوانسیون انتخاب شد. ( 1737 - 1809 م. ).
پین. ( اِخ ) نام دهی ازتوابع کاشان. ( ترجمه محاسن اصفهان مافروخی ص 38 ).

معنی کلمه پین در فرهنگ فارسی

۱- مقداری بپهنای یک آجر : یک پین باید این زمین راند. ۲- ریختگی و گلی که در فنات پیدا شود و مانع جریان و زهیدن آب گردد. یا پین پین برداشتن . تنقی. کاریزاز پین .
نام دهی از توابع کاشان

معنی کلمه پین در دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:عدد شناسایی شخصی

جملاتی از کاربرد کلمه پین

از عهد و وفا زه و کمان ساز از فکرت و هوش تیر و ژوپین
چنان دان که گر سنگ و آهن خورد همان تیر و ژوپین برو بگذرد
لباس آدمیت بر تو پینه است اگر چون گرگ و سگ درنده باشی
آرورا و نیز آئورورا یکی از استان‌های کشور فیلیپین است.
نیکی بگزین و بد به نادان ده روغن به خرد جدا کن از پینو
نیز ذوثفنات که لقب علی بن حسین(ع) و ابن عبدالله بن عباس است به سبب پینه ای که بر سجده گاههایشان - از کثرت سجده - چون پینه های تن شتران دیده می شد، و ذوسیفین ابوهیثم بن تیهان که به جنگ دو شمشیر می بست.
گاهی سوء مصرف مواد می‌تواند باعث تشدید افسردگی شود چه در خماری و چه در ترک و هم‌چنین از آثار به‌جای مانده از مصرف. این مورد شامل نوشیدنی‌های الکلی، آرام‌بخش‌ها (از جمله بنزودیازوپین تجویزی)، مخدرها (مثل مسکن‌های تجویزی و مواد مخدری مانند هروئین)، محرک‌ها (مانند کوکائین و آمفتامین)، روان‌گردان‌ها و مواد استنشاقی می‌شود.
به ناکامی به راه افتاد رامین جگر خسته به تیر و دل به ژوپین
گر به غریبی رود از شهر خویش سختی و محنت نبرد پینه‌دوز
نترسد عاشق از باران سنگین و گر باشد به جای سنگ ژوپین
اکپینار ۱٬۳۸۰ نفر جمعیت دارد و ۱۲۱ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده‌است.
او از نظرات حسدای کرسکاس بسیار تأثیر گرفت و آثار موسی بن میمون و فلسفه مدرسی و جوردانو برونو را به دقت مطالعه کرد. حسدای کرسکاس می‌گفت جهان از ازل وجود داشته و تا ابد وجود خواهد داشت و خلقت شامل چیدمان این‌ها می‌شود. این نظر بر روی اسپینوزا تأثیر فلسفی گذاشت. او سرانجام در ۱۶۶۳ در لاهه ساکن شد. او به قدری معروف شد که لایب نیتس به ملاقات او می‌رفت و با هنری اولدنبرگ که دبیر اول انجمن سلطنتی بریتانیا بود نامه‌نگاری می‌کرد و دوست بود. او با رابرت بویل، شیمیدان معروف نیز نامه‌نگاری می‌کرد و دوست بود.
خرقهٔ ناموس رسوایی‌ کشد از احتیاط بخیه‌ها بر روی کار افتاد لیک از پینه‌ام
خاک را قرصهٔ خورشید همی درزد روز تا شام به زر آب زده ژوپین