پیشگیر

معنی کلمه پیشگیر در لغت نامه دهخدا

پیش گیر. ( نف مرکب ) که پیش گیرد. که مانع آید. که پیش گیری کند. که جلوگیر آید. || ( اِ مرکب ) پیش بند. پیش دامن. || لنگ. فوطه. منشفه. لنگ که از کمر تا پایین بندند از جلو.

معنی کلمه پیشگیر در فرهنگ عمید

۱. آن که جلو کسی را بگیرد یا مانع کاری یا چیزی بشود.
۲. پیش گیری کننده.

معنی کلمه پیشگیر در فرهنگ فارسی

۱-( صفت ) آنکه پیش گیردکسی که جلوگیری کند آنکه مانع آید. ۲- ( اسم ) پیش بند پیش دامن . ۳- لنگی که از کمر تا پایین بندند از جلو فوطه .
پیش گیرنده، آنکه جلوکسی رابگیردومانع شود

جملاتی از کاربرد کلمه پیشگیر

آمریکا در سال ۲۰۱۴ از مکزیک خواسته بود ال‌چاپو را برای رسیدگی به اتهاماتش به آمریکا تحویل دهد اما این درخواست‌ها از سوی دولت مکزیک بی‌پاسخ گذاشته شده بود. بعد از فرار جنجالی او که به انتقادهای فراوان از دولت مکزیک انجامید، در ماه مه ۲۰۱۶ مکزیکوسیتی به این نتیجه رسید که شاید برای پیشگیری از فرار مجدد ال‌چاپو، بهتر است او را به واشینگتن تحویل دهد. همزمان وزیر خارجه مکزیک تأکید کرده‌است که مقام‌های آمریکایی تضمین کرده‌اند در صورت محاکمه ال چاپو در محاکم قضایی ایالات متحده، او با اعدام مواجه نخواهد شد.
برای پیشگیری از چنین بیماری‌هایی باید کودک را به طور مرتب به پزشک یا مراکز درمانی برد و محیط زندگی سالم و ارامش بخشی برای آن‌ها فراهم آورد.
پیرو آیینه ام در پیشگیریهای عشق قبل ازان کافتد نگاهم بر رخش، حیران شدم
ورزش در پیشگیری از افسردگی و بالا بردن روحیهٔ عمومی فرد مؤثر است.