پیشگویی
معنی کلمه پیشگویی در فرهنگ فارسی
معنی کلمه پیشگویی در دانشنامه عمومی
دکتر رابرت ورن، که به طبابت در محله فقیر واشینگتن می پردازد توسط یک مؤسسه حفاظت دولتی برای بررسی دربارهٔ تأثیر عواقب بالقوه زیست محیطی یک کارخانه کاغذ و خمیر کاغذ بر یک جنگل واقع شده در شهرستان آندروسکوجین در ایالت مین مشغول به کار می شود. ورن به محض ورودش، با همسرش مگی، او تنش موجود بین کارگران کارخانه و سرخپوستان منطقه را که صنعت را باعث نابودی جنگل روستایشان و کودکانی که با نقص مادرزادی به دنیا می آیند می دانند، مشاهده می کند. رابرت به زودی متوجه جیوه درون آب رودخانه که کارخانه را تغذیه می کند می شود؛ و همین ماده جهش زا سبب ناهنجاری های مادرزادی در نوزادان می شود. علاوه بر این ورن و دیگران بایستی با یک خرس بزرگ جهش یافته که توسط سرخپوستان Kathadin نامیده می شود دست و پنجه نرم کنند.
پیشگویی (فیلم ۲۰۰۹). پیشگویی ( به انگلیسی: Knowing ) فیلمی علمی–تخیلی به کارگردانی الکس پرویاس و با بازی نیکلاس کیج محصول مشترک آمریکا و بریتانیا است که در ۲۰ مارس ۲۰۰۹ منتشر شد.
در سال ۱۹۵۹، در مراسم بازگشایی یک دبستان در ایالت ماساچوست، دانش آموزان نقاشی هایی حاوی ایده ها و آرزوهایشان برای پنجاه سال آیندهٔ انسان ها بر روی کاغذ می کشند و آن ها را درون یک کپسول زمان زیر خاک دفن می کنند. در میان آنان دخترکی با نگرانی برگه ای قرار می دهد که فقط حاوی یک رشته اعداد مرموز است.
اکنون ( ۲۰۰۹ ) و بعد از پنجاه سال، کپسول را از درون خاک بیرون می آورند و پنجاهمین سالگرد تأسیس مدرسه را جشن می گیرند. پروفسور کستلر، استاد اخترفیزیک دانشگاه ام آی تی و از والدین یکی از کودکان این مدرسه، که کودک پسرش به طور اتفاقی برگهٔ نقاشی را تصاحب کرده، با دقت آن اعداد به ظاهر نامفهوم را بررسی می کند و متوجه رابطهٔ منطقی هولناکی دربارهٔ آن ها می شود…
راجر ایبرت تنها منتقد بزرگ سینمایی است که به این فیلم نمرهٔ کامل داد. تبصره و نکات فلسفی «جبر در برابر اختیار» در فیلم او را به شدت مجذوب خود کرد. سایر منتقدان معتقدند که این فیلم بیش ازحد تاریک و غمگین است، و در واقع شرحی است از دورهٔ آخرالزمان به روایت کتاب مکاشفهٔ یوحنا، و فیلم بیشتر از این حرفی برای گفتن ندارد.
جملاتی از کاربرد کلمه پیشگویی
این پیشگویی به وقوع نپیوست تا هزاران سال بعد، پادشاه جادوپیشه در نبرد دشتهای پلهنور به دست زنی به نام ائووین از میان رفت.
وی اولین رمانش بیروت ۷۵ را در اواخر ۱۹۷۴ منتشر کرد. این رمان راجع به مشکلات پیچیدهٔ اجتماعی در بیروت است که با یک پیشگویی توسط یکی از شخصیتهای داستان آغاز میشود؛ پیشگویی میگوید: «خون میبینم، خون بسیاری میبینم…» چند ماه بعد، جنگ داخلی لبنان آغاز شد.