پیش اندیش
معنی کلمه پیش اندیش در فرهنگ معین
معنی کلمه پیش اندیش در فرهنگ فارسی
معنی کلمه پیش اندیش در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه پیش اندیش
ز پیش اندیشی خود یاد کردم از آن در عشق خود پرداد کردم
ز پیش اندیشی خود آنچه دیدم کنم بیشک که من آن میتوانم
اگر دلدار خواهی خویش بگذار نظر در عقل پیش اندیش بگمار
حقیقت رحمت او بیش باشد کسی داند که پیش اندیش باشد
ز پیش اندیشی خود رهبرم من توانم کز سر جان بگذرم من
چرا چندین جدل در پیش داری عجائب سرّ پیش اندیش داری
چند اندیشی چو من بیخویش شو یک نفس در خویش پیش اندیش شو
ز پیش اندیشی خود ذات دیدم کنون اسرار هر آیات دیدم
تو خود را کمترین کن پیش جمله چو هستی عین پیش اندیش جمله
پیش اندیشی نمود آن حور سرشت ز آن پیش که دوزخی شود، شد ببهشت