پیراهنی. [ هََ ] ( ص نسبی ) منسوب به پیراهن. || که از آن پیراهن توان کرد. - پارچه ٔپیراهنی ؛ که از آن پیراهن کنند. پارچه خاص پیراهن.
معنی کلمه پیراهنی در فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱- منسوب به پیراهن . ۲ - که از پیراهن توان کرد : پارچ. پیراهنی .
جملاتی از کاربرد کلمه پیراهنی
در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۳۹۷ (۸ اوت ۲۰۱۸)، گرو با قراردادی سه ساله به استقلال پیوست. او شمارهٔ ۹ را در استقلال انتخاب کرد، همان شمارهٔ پیراهنی که در تیم سابقش اوسترشوندس میپوشید.
به محبّی خبر ز محبوب آر بوی پیراهنی به یعقوب آر
جامه زرین نگردد جمع با سیمین تنی یوسف از چه برنمی آید ز بی پیراهنی
گفت قصدم زین عمل آسایش خلق خداست زانکه ما ملت ز یک پیراهنیم از راه راست
پوشیده هر کسی را پیراهنیست، لیکن آب حیات کس را در پیرهن نباشد
فلزی قوی تر از فولاد اما بسیار سبکتر از آن، تالکین نخستین بار در داستان ارباب حلقهها به آن اشاره میکند. و پس از آن در نسخهٔ دوم هابیت هم از آن صحبت میشود (۱۹۶۶) در نسخهٔ نخست هابیت (۱۹۳۷) گفته میشوند که پیراهنی که به بیلبو دادهاند از جنس «فولاد نقره ای» است و نه میتریل.
هرکه رساند بمن شعر تو چونان بود که بوی پیراهنی بپیر کنعان برد
نقلست که ممشاد شبی برخاست نه بوقت و باز بخفت خوابش نمیبرد طهارت کرد و دو رکعت نماز کرد و بخفت هم خوابش نمیبرد گفت: یا رب مرا چه میشود بدلش درآمد که برخیز و بیرون رو و برفی عظیم بود در میان برف میرفت تا از شهر بیرون شد تلی بود که هر که توبه کردی آنجا رفتی بر آن تل شد ابراهیم را دید بر آن تل نشسته پیراهنی کوتاه پوشیده و برف گرداگرد او میگداخت و خشک میشد پس گفت: ای مشماد دست به من ده دست بدودادم دستم عرق کرد از حرارت دست او و بیتی تازی بر خواند.
احسان رجبی ۲۸ آذر ۱۳۹۹ در مسابقات جهانی رشته جوجیتسو در اورلاندو، با در دست داشتن پیراهنی که تصویر نوید افکاری روی آن نقش بسته بود، برای دریافت مدال طلای خود به روی سکو رفت. او که از اعضای کارزار «اتحاد برای نوید» است، در صفحه توئیتر خود نوشت: