پیدایش

معنی کلمه پیدایش در لغت نامه دهخدا

پیدایش. [پ َ / پ ِ ی ِ ] ( اِمص ) اسم از پیدا شدن. و از آن مشتقی نیست. اسم مصدر از پیدا شدن. عمل پیدا شدن. ظهور. تکون. تکوین. || سِفْر پیدایش ؛ سِفْر تکوین. ( تورات ) «یعنی کتاب موجود شدن و یا خلقت ممکنات. نخستین کتابی است از کتب عهد عتیق و اسم عبری این کتاب بر شیث است یعنی در ابتدا و همان است اول لفظی که آن کتاب بدان شروع میشود...». ( قاموس کتاب مقدس ).

معنی کلمه پیدایش در فرهنگ معین

(پَ یِ ) (اِمص . ) ۱ - ظهور، پدیدار گشتن . ۲ - خلقت ، آفرینش .

معنی کلمه پیدایش در فرهنگ عمید

۱. آشکار شدن، پدیدار گشتن، پیدایی.
۲. خلقت، هستی، وجود.

معنی کلمه پیدایش در فرهنگ فارسی

پیداشدن ساخته شده، پدیدارشدن، پیدایی، خلقت
( اسم ) ۱ - ظهور تکون پیدایی . ۲- ایجاد بوجود آمدن : او را ( طرغلودیس را ) در ریزانیدن سنگ مثانه و باز داشتن از پیدایش سنگ خاصیتی شگفت است . یا سفر پیدایش . سفر تکوین ( از تورات ). توضیح در قدیم پیدایی بعنوان حاصل مصدر استعمال میشد و پیدایش یکی از موارد استثنایی است که اسم مصدر شینی از غیر فعل مشتق شده .

معنی کلمه پیدایش در ویکی واژه

ظهور، پدیدار گشتن.
خلقت، آفرینش.

جملاتی از کاربرد کلمه پیدایش

اصطلاح اشکنازی برگرفته از اشکناز است که در عبری قرون وسطی تا به امروز به معنی آلمان است. همچنین در تورات (سفر پیدایش)، «اشکناز» فرزند گومر، نوه یافث و برادرزادهٔ ماجوج است؛ و سپس در کتاب ارمیا، «اشکناز» به مناطق نزدیک آرارات و قفقاز گفته شده‌است. (۲)
بر اساس نظرات مختلف تاریخ اولیه پیدایش این منطقه را حدوداً به۸۰۰سال پیش عنوان می‌کنند که در ابتدا بروی تپه‌ای مرتفع (البته در آن زمان) به دلیل مشرف بودن بر منطقه اطراف شکل گرفته است (احتمالا این تپه همان محل فعلی مسجد امام خمینی است که از سالیان دور در این نقطه بوده است و با نام «تپه باشی» شناخته می‌شود).[نیازمند منبع]
زبانها ساتگین گردان به پرسشهای پیدایش نفس ها باده پیمای نوازشهای پنهانش
آسمان وهم ست از برجیس و کیوانش مگوی نقش ما هیچ ست بر پنهان و پیدایش مپیچ
گوییا باغ ارم چون رو نهفت غنچه پیدایش آنجا شکفت
بی نشان شد جان کدامین جان که گنجی داشت او گاه پیدایش نهاد و گاه پنهان برگرفت
هر کرا عشق نهانی به زبان می‌آید شمع‌سان آتش پیدایش به جان می‌آید
چنین مکانی از همان ابتدای پیدایش مکان‌های مذهبی مسیحیان وجود داشته‌است. اما قبل از اینکه مسیحیان به‌طور رسمی معابدی برای خود ایجاد کنند به‌طور غیررسمی پیش مراجع روحانی خود اعتراف می‌کردند.
قناعت کرده‌ام چون عشق از آیینهٔ امکان به آن مقدار تمثالی‌که نتوان‌کرد پیدایش
عروس وقت را آرایش از ماست بنای عشق را پیدایش از ماست
ساسانیان اولین سلسله‌ای در ایران هستند که ایده «ایرانشهر» را به عنوان یک ایده سیاسی و هویت فرهنگی ایرانیان برپا می‌کنند. مهم‌ترین میراث ساسانیان این است که مردم ایران اکنون ۱۸۰۰ سال است با این ایده زندگی می‌کنند. به گفتهٔ تورج دریایی، «ما [مردم ایران] پیدایش این ایده را مدیون ساسانیان هستیم».
با خیال از وصل قانع شو که آن حسن لطیف می شود پوشیده تر چندان که پیدایش کنند
اسرائیل یک نام کوچک مذکر به زبان عبری است. به گفته سفر پیدایش این نام پس از واقعه ای که در آن کشتی یعقوب با فرشته بر یعقوب نهاده شد.
چو صبح‌ این‌ گرد موهومی‌ که در بار نفس داری پر افشانست ناپیدایی از پرواز پیدایش
مقصد این ره ناپیدا را ز کسی پرس که پیدایش ازوست