معنی کلمه پیخته در لغت نامه دهخدا پیخته. [ ت َ / ت ِ ] ( ن مف ) نعت مفعولی از پیختن. رجوع به پیختن شود. || میده. ( غیاث ).
معنی کلمه پیخته در فرهنگ فارسی ( اسم ) ۱- پیچیده : سلطان او را بگرفت و پانصد هزار دینار زر سرخ : یک نقد دو سبیکه بر هم پیخته هر یک هزار مدفوع بدیوان سلطان گزارد.
جملاتی از کاربرد کلمه پیخته جان در پی تو میدود وندر جهانت میجود صد گنج آخر کی شود؟ در کاغذی درپیخته