پیال

معنی کلمه پیال در ویکی واژه

ظرف کوچک دربسته و سترون حاوی دارو .

جملاتی از کاربرد کلمه پیال

هرآنکه در شکند با تو کین بکاسه سر به یک پیاله بینباردش دهان سعیر
آرنولد در سال ۱۸۷۰، برای اولین دوره در مجلس ایالتی ویسکانسین انتخاب شد و به نمایندگی از شهرستان ترمپیالیو در بیست و چهارمین مجلس قانون‌گذاری ویسکانسین خدمت کرد. او در سال ۱۸۷۱ در انتخابات مجدد شرکت نکرد.
یارب کجا پیاله لبریز داده‌اند کز باده آستین تو دارد نشان هنوز
کعب پیاله بگیر قد قنینه بپیچ گوش چغانه بمال، سینهٔ بربط بخار
خوش آن حریف که همچون پیاله ی چینی گهی شراب دهد، گه کند خوش آوازی
درنی گلراز از فیض پیاله توانم داد داد سیر لاله
ره داده به سوی زر و بیجا‌ده از جام و پیاله آب حیوان را
اس‌زد پیاله یک ستاره است که در صورت فلکی پیاله قرار دارد.
بر صفحه دل من ذکر می است و شاهد عقد محبت آمد مضمون این پیاله
هر کجا که پیاله ییست ما را بینی گردن چو صراحی سوی او کرده دراز
به جای باده اگر در پیاله آب کنیم ز تنگ حوصلگی مستی شراب کنیم
در جهان اسلام نوشیدنی قهوه به‌عنوان جایگزینی برای نوشیدنی‌های الکلی استفاده می‌شد. این نوشیدنی از سده ۱۳ میلادی بسیار محبوب و مقبول شد و تا آغاز سده ۱۵ میلادی در مصر، شام و عثمانی در همهٔ شهرهای این مناطق قهوه‌خانه‌هایی برپا شد. مقامات مذهبی در مکه، قاهره، و استانبول تلاش کردند تا مصرف آن را ممنوع کنند. شیخ‌ها بر سر شباهت اثرات قهوه و الکل بحث می‌کردند و برخی به این اشاره می‌کردند که دست به دست کردن قوری قهوه، بی شباهت به دست به دست کردن پیالهٔ شراب، نوشیدنی ممنوعه در اسلام نیست. اما در پایان با نوشیدن قهوه موافقت کردند.
پیاله‌ای (آپوتسیوم): در قارچ‌های فنجانی مشاهده می‌گردد. آسکوکارپ در این قبیل قارچها کاملاً باز است و به اصطلاح فرم فنجانی دارد. به این شکل آسکوکارپ آپوتشیوم گویند.
آرنولد پس از بازگشت از جنگ، تصمیم گرفت به جای ادامه دادن به حرفه وکالت، به زراعت بپردازد. در سال اول پس از بازگشت، او زمین‌های بیشتری خریداری نمود و اندازه زمین زراعی خود را سه برابر بزرگ‌تر کرد. بعداً وی اندازه زمین خود را به دو برابر گسترش داد و در نهایت مالک حدود ۴۰۰ هکتار زمین شد. او پیشگام پرورش گاوهای شاخ کوتاه و خوک برکشایر در منطقه بود. آرنولد باقی عمر خود را با انجمن زراعتی شهرستان ترمپیالیو همکاری کرد و دو سال به عنوان رئیس انجمن زراعتی ایالتی خدمت کرد.
سکاها دارای گروه‌های بسیاری بوده و در دو سوی سرزمین اوراسیا، پراکنده گشتند. گروهی در غرب دریای خزر و گروهی در شرق آن. به نوشته هرودوت، سکاها خود را سکلتث می‌نامیدند. در حالی که پارسی‌ها (مانند داریوش بزرگ)، ایشان را سکا (جنگجو، نیرومند) می‌نامیدند، یونانی‌ها آن دسته از سکاهایی را که همسایه شان بودند، پیاله به دوش، یا خانه‌به‌دوش می‌نامیدند.
هزار بوسه سیراب می توان کردن لب پیاله گر افتد به دست ما لب کشت