پی آوردن

معنی کلمه پی آوردن در لغت نامه دهخدا

( پی آوردن ) پی آوردن. [ پ َ وَ دَ ] ( مص مرکب ) دنبال کردن نشان پای. برداشتن ایز : زکریا به آن درخت درشد، ایشان پی همی آوردند چون به آنجا رسیدند،گفتند ندانیم اکنون کجا شد. ( ترجمه طبری بلعمی ).

معنی کلمه پی آوردن در فرهنگ معین

( پی آوردن ) ( ~. وَ دَ ) (مص ل . ) تاب آوردن ، طاقت داشتن .

معنی کلمه پی آوردن در فرهنگ فارسی

( پی آوردن ) ( مصدر )تاب آوردن طاقت داشتن .
دنبال کردن نشان پای برداشتن ایز

معنی کلمه پی آوردن در ویکی واژه

تاب آوردن، طاقت داشتن.

جملاتی از کاربرد کلمه پی آوردن

ملک را از پی آوردن خاک تو حمالی فلک را بهر طرح ملک ترکیب تو میدانی
تا به منزلگهش پی آوردند پدرش را ازان خبر کردند