جملاتی از کاربرد کلمه پوشیدهرویان
به نزدیک پوشیدهرویان شاه بیامد یکی مرد با دستگاه
هم آواز پوشیدهرویان اوی نخواهم که آید ز ایوان به کوی
که پوشیدهرویان از آن درد و داغ شده لعل رخسارشان چون چراغ
پسر هست و پوشیدهرویان بسی چنین خسته و بستهٔ هر کسی
همان پاک پوشیدهرویان تو که بودند لرزنده بر جان تو
ز پوشیدهرویان بپیچید روی هر آن کس که پوشیده دارد به کوی
کسی را که داری ز پیوند من ز پوشیدهرویان و فرزند من
ز پوشیدهرویان به جز سرزنش نباشد ز شاهان برتر منش
کسی کو گراید به پیوند اوی به پوشیدهرویان و فرزند اوی