پوشی

معنی کلمه پوشی در لغت نامه دهخدا

پوشی. ( اِ ) جامه ای که از آن عمامه و شال کمر میکرده اند :
قاری ، مصنفات تو بر پوشی و برک
هر جا رفوگران هنرور نوشته اند.نظام قاری ( دیوان البسه ).دارم بسی ز ریشه پوشی خیالها
یابم ز عقد طره دستار حالها.نظام قاری ( دیوان البسه ).این سرکشی که در سر پوشی مصری است
کی دست کوتهم بمیانش کمر شود.نظام قاری ( دیوان البسه ).نشان پوشی و نقش علم نخواهد ماند
نماند بندقی و ریشه هم نخواهد ماند.نظام قاری ( دیوان البسه ).میان شدّه و معجر خصومتی افتاد
چنانکه پوشی و دستار را مقالات است.نظام قاری ( دیوان البسه ).تا چند کنی پوش ز پوشی کسان
از جامه عاریت نشاید برخورد.نظام قاری ( دیوان البسه ).بخشد کهن آنکش نوپوشی ثمین باشد
یک نکته از این دفتر گفتیم و همین باشد.نظام قاری ( دیوان البسه ).بس که بر کوه و کمر سر زده پوشی میان
هیچ واقف نشد از معنی پشمین شلوار.نظام قاری ( دیوان البسه ).

معنی کلمه پوشی در فرهنگ عمید

پارچه ای که از آن شال سر و کمر می ساخته اند: تا چند کنی پوش ز پوشی کسان / از جامهٴ عاریت نشاید برخورد (نظام قاری: لغت نامه: پوشی ).

معنی کلمه پوشی در فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) پارچه ای که از آن عمامه و شال کمر میساختند.

جملاتی از کاربرد کلمه پوشی

بخش بزرگی از بلندی‌های بریتانیا در اسکاتلند واقع شده و ناحیه‌ای سرسبز و پوشیده از چمنزار است که قسمت عمده جنگل‌های کشور را دربرگرفته است. رودهای زیادی در آن جریان دارند که از آن جمله می‌توان به رودهای رود کلاید و توئید اشاره نمود. بلندترین نقطهٔ آن قلهٔ بن نویس با ۱٬۳۴۳ متر ارتفاع است.
ستاد اصلی آژانس امنیت ملی و ساختمان عملیات‌های آن، چیزهایی هستند که جیمز بمفورد، نویسنده کتاب پیکر اسرار، آنرا «یک سازه مدرن جعبه‌ای‌مانند» توصیف می‌کند که شبیه به هر «ساختمان اداری شیک» است. این ساختمان با شیشه تیره پوشیده شده که تنها، از یک طرف، دید دارد و فاصله میان شیشه‌ها با محافظ مس، اندود شده تا با به دام انداختن سیگنال‌ها و صداها، از جاسوسی، جلوگیری کند. مساحت هر طبقه آن ۳٬۰۰۰٬۰۰۰ فوت مربع (۲۸۰٬۰۰۰ متر مربع) یا بیش از ۶۸ جریب فرنگی (۲۸ هکتار) است؛ جیمز بمفورد می‌گوید که «کاخ کنگره آمریکا به راحتی در یک‌چهارم آن، جا می‌شود».
پیش او رسولی بفرستاد که فردا باید که پیش آئی و خدمتی بیاری و بارگاه ما را خدمت کنی و تشریف بپوشی و باز گردی.
در مارس ۲۰۰۷, برایان کیلیان، دانش‌آموز دبیرستانی شهرستان بان‌کوم، کارولینای شمالی به خاطر پوشیدن «لباس دزدان دریایی» از مدرسه تعلیق شد؛ او گفت این بخشی از آیین پاستافاریان اوست. کیلیان به این تعلیق اعتراض کرد و گفت اینگونه حق آزادی ادیان و آزادی بیانش در متمم اول، از او گرفته شده است. او گفت: «اگر این چیزی است که من باور دارم، مهم نیست چقدر احمقانه به نظر می‌رسد، من باید بتوانم آن را ابراز نمایم.»
دست نه بر سینه ام تا بنگری آتش پوشیده در خاکستری
در ابتدای این مجموعه توضیح داده می‌شود که ماه و خورشیدی کوچک، به قطر ۱ مایل به دور آتوئین کبیر می‌چرخد. اما بعداً اندازه این ماه و خورشید زیاد شده و در طی داستان‌ها، به قطر ۸۰ مایل هم می‌رسد. ماه از خورشید به دنیای مسطح نزدیک‌تر بوده و نیمی از آن با گیاهان نقره‌ای رنگ پوشیده شده‌است که برای تغذیه اژدهایان قمری مورد استفاده قرار می‌گیرد. طرف دیگر، بر اثر تابش خورشید سوخته و سیاه شده‌است.
برآمد غو کوس و فریاد مرد رخ خور بپوشید ز انبوه گرد
گربه جنگ آید پوشیده زره وای برهر که به جنگ آید وای
شکل پیری و جوانی روی پوشی پیش نیست مختفی در پیر و پیدا در جوان پیداست کیست
بپوشید رومی‌زره جنگ را یکی تنگ بربست شبرنگ را
روز بیست و دوم هر ماه، باد روز نام دارد و از آن اوست. در گذشته، در بهمن ماه این روز را جشن می‌گرفتند و آن را روزی نیک و سبک [سعد یا خوش یُمن] برای نو بریدن و نو پوشیدن و اسب نو سوار شدن می‌دانستند.
عیبت از بیگانه پوشیده‌ست و می‌بیند بصیر فعلت از همسایه پنهان است و می‌داند علیم
شاه غزنین سیاه پوشیدی گرد شهر و سپاه گردیدی
طاووسی و زاغی در صحن باغی فراهم رسیدند و عیب و هنر یکدیگر را دیدند. طاووس با زاغ گفت: این موزه سرخ که در پای توست لایق اطلس زرکش و دیبای منقش من است همانا که در آن وقت که از شب تاریک عدم به روز روشن وجود می آمدیم در پوشیدن موزه غلط کرده ایم، من موزه کیمخت سیاه تو را پوشیده ام و تو موزه عدیم سرخ مرا!
روی پوشیده و برهنه بتن مردگان را چه غم زبی کفنی