پوشاندن
معنی کلمه پوشاندن در فرهنگ عمید
۲. در پرده کردن، پنهان ساختن.
۳. پرده پوشی کردن.
۴. روپوش روی چیزی کشیدن.
معنی کلمه پوشاندن در فرهنگ فارسی
( مصدر )۱-جامه بتن کسی کردنجامه در بر کسی کردن ملبس کردن در پوشانیدن.۲- پنان ساختن پرده پوشی کردن مخفی کردن . ۳-مستور کردن فرا گرفتن پوشاند : سبزه سراسر زمین را پوشانیده.۴-کسف.۵- تعیین کردن پشتوانه در بانک .
معنی کلمه پوشاندن در ویکی واژه
باعث پوششتن (پوشیدهشدن) چیزی توسط کسی شدن: پوشاندن لباس هه به فقیر هه کاری پسندیده بود.
پنهاندن: پوشاندن عیبهای مردم کار پسندیدهای است.
پوشیکدن؛ یه لایه روی چیزی کشیدن: پوشاندن شیرینی هه با شکلات یکی از رازهای خوشمزهشدناشان بود.
فعل انگیزی پوشیدن؛ کسی را به پوشیدن پوشاکی انگیزیدن (تحریک کردن): فقیر هه را لباس نو پوشاند.
محرک/انگیزنده پوشیدن پوشاکی شدن: لباس هه را به فقیر هه پوشاندم.
پنهاندن: علی همیشه عیبهای مردم را میپوشاند.
پوشیکدن؛ یه لایه روی چیزی کشیدن: شیرینیها را با شکلات پوشاندم.
جملاتی از کاربرد کلمه پوشاندن
از کتاب صفوة الصفوه ی ابوالفرج بن جوزی از امام جعفر بن محمدالصادق (ع) نقل است که فرمود: «کار نیکو جز با سه چیز کامل نیابد: تعجیلش، کوچک شمردنش، و پوشاندنش.
جامه پوشاندن یتیمان را مسلمانی بود دختر رز را بپوشانم ز مینا پیرهن
عیب پنهان دیگران گفتن عیب پیدای خویش پوشاندن
با پوشاندن ایمپلنت با پروتئینهای ماتریکس خارج سلولی، ماکروفاژها قادر به شناسایی ایمپلنت به عنوان غیر بیولوژیک نخواهند بود. پس از آن ایمپلنت قادر به ادامه تعامل با میزبان است، و بر بافت اطراف آن تأثیر میگذارد تا نتایج مختلفی داشته باشد. به عنوان مثال، ایمپلنت ممکن است با انتشار داروهای رگ زایی باعث بهبودی شود.
نکند برگ نهان نکهت گل را صائب گشت بی پرده مرا راز دل از پوشاندن
هست اگر ارباب دولت را لباس فاخری از گناه زیر دستان چشم خود پوشاندن است
سندس رومی در نارونان پوشاندند خرمن مینا بر بید بنان افشاندند
نماند اندر چمن یک شاخ، کآن را نپوشاندند رنگین حله در بر
چشم قربانی نمی دارد نگاه بی ادب از من حیران عذار خویش پوشاندن نداشت
در گره از نافه نتوان بست موی مشک را راز عشقم، می کند بی پرده، پوشاندن مرا
کسوف هرگز به پوشاندن طلعت خورشید توانا نیست. هر چه هست پندار چشم ماست.
سیستمی از نمادهاست که برای ایجاد حالات و انگیزههای قدرتمند، فراگیر و طولانیمدت در آدمها عمل میکند، و با فرمولبندی مفاهیمی از نظم کلی هستی، و پوشاندن این مفاهیم با هالهای از واقعیت که در آن حالات و انگیزهها واقعگرایانه به نظر میرسند، عمل میکند.