پوست
معنی کلمه پوست در لغت نامه دهخدا

پوست

معنی کلمه پوست در لغت نامه دهخدا

پوست. ( اِ ) غشائی که بر روی تن آدمی و دیگر حیوان گسترده است و آن دو باشد بر هم افتاده که رویین را بشره و زیرین را دِرم گویند. جلد. جلد ناپیراسته حیوان چون گوسفند و مانند آن. مقابل گوشت. مسک. چرم. جلدة.عرض. ملمس. ( منتهی الارب ). صلة. ( دهار ) :
چاه پر کرباسه و پر کژدمان
خورد ایشان پوست روی مردمان. رودکی.چو پوست روبه بینی بخان واتگران
بدان که تهمت او دنبه بشدکار است ؟رودکی.سرخی خفجه نگر از سرخ بید
معصفرگون پوستش او خود سپید.رودکی.و جمله استخوانها و گوشت و پوست او ریزیده. ( تفسیر طبری ). و از این ناحیت ( سند ) پوست و چرم خیزد. ( حدود العالم ). بربریان شکار پلنگ کنند و پوست ایشان بشهرهای مسلمانان آرند. ( حدود العالم ).
چون زورق فَرکنده فتاده بجزیره
چون پوست سر و پای شتر بر در جزار.خسروی.به خارپشت نگه کن که از درشتی موی
به پوست او نکند طمع پوستین پیرای.کسائی.تو شادمانه و بدخواه تو ز انده و رنج
دریده پوست بتن بر، چو مغز پسته ، سفال.منجیک.همان چرم کآهنگران پشت پای
بپوشند هنگام زخم درای.
همان کاوه آن بر سر نیزه کرد...
بدان بی بها ناسزاوار پوست
پدید آمد آوای دشمن ز دوست.فردوسی.که آشوب گیتی سراسر بدوست
بباید کشیدن سراپای پوست.فردوسی.چنین تا سه مه بود آویخته
همه پوست از تن فروریخته.فردوسی.کلاهور با دست آویخته
پی و پوست و ناخن فروریخته.فردوسی.نبرّد همی پوست بر تازیان
ز دانش زیان آمدم بر زیان.فردوسی.ز سر ببرد شاخ و ز تن بدرد پوست
بصیدگاه ز بهر زه و کمان تو رنگ.فرخی.نیاید ز دشمن به دل دوستی
و گر چند با او ز یک پوستی.اسدی.چون بیکی پاره پوست ملک توانی گرفت
غبن بود در دکان کوره و دم داشتن.خاقانی.صد هزاران پوست از شخص بهائم برکشند
تا یکی زآنها کند گردون درفش کاویان.خاقانی.دل خاقانی ازین درد برون پوست بسوخت
وز درون غرقه خون گشت و خبر کس را نی.خاقانی.برده ام درپوست بوی دوست من

معنی کلمه پوست در فرهنگ معین

(اِ. )۱ - بیرونی ترین بخش بدن جانوران . ۲ - پوشش بیرونی ساقه . ۳ - پوشش تخم جانور و دانة گیاه . ، ~ کسی کنده شدن (کن . ) متحمل عذاب شدید شدن .

معنی کلمه پوست در فرهنگ عمید

۱. جلد، غلاف، قشر.
۲. (زیست شناسی ) آنچه روی عضلات بدن انسان و جانوران را پوشانده و اعمال آن عبارت است از احساس حرارت، برودت، درد، و لمس: پوست بدن.
۳. (زیست شناسی ) آنچه روی تنه و شاخۀ درخت و گیاه و میوه را می پوشاند: پوست درخت، پوست میوه.
* پوست انداختن: (مصدر لازم )
۱. پوست از تن به در کردن.
۲. بدل کردن پوست: پوست انداختن مار.
۳. [مجاز] کار بسیارسخت انجام دادن و از خستگی به ستوه آمدن.
* پوزش افکندن: (مصدر لازم ) [قدیمی] = * پوست انداختن

معنی کلمه پوست در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- قسمتی از ساختمان گیاهان که خارجی ترین قسمت اندامها را تشکیل میدهد و در حقیقت طبقه ایست که اندامهای دیگر گیاهی را میپوشاند و آن از سه قسمت:بشرهپوست وسطی و پوست داخلی تشیکل شده است.۲- قسمتی از ساختمان سطحی بدن جانوران که اعضای مختلف را از خارج پوشانده است .این قسمت نیز شامل دو طبقه است که بنامهای : رو پوست و زیر پوست نامیده میشوند.و پوست پستانداران از جمله انسان از مو یا پشم پوشیده شده است . از پوست دامها ( گاو گوسفند و بز اسب و الاغ و غیره ) در چرمسازی استفاده میشودجلد. ۳- پرد. بیرونی یا قشر نازک یا ستبر بر روی میوه ها و دانه ها کشیده : پوست زرد آلو پوست هلو. ۴- هر یک از طبقات تشکیل دهند. پیاز. ۵- غلاف سبز غنچ. گل . ۶- لاک سنگپشت . ۷- غلاف سخت و شکنند. بیض. طیور. ۸- روی. نازک و خشکی که بر روی جراحت و قرحه بندند کترمه . ۹- جلد کتاب . ۱٠- جلد تنک که بر روی کاس. تار و سازهای دیگر کشند. ۱۱- جلد جانوران که آنرا دباغت کنند و از آن جامه و کفش و جلد کتاب سازند ۱۲ - کوکنار. ۱۳- افیون تریاک . ۱۴- نیام تیغ غلاف شمشیر. یا پوست انار. پوست میو. انار که در رنگرزی مورد استفاده قرار میگیرد و از جوشاندن آن در آب رنگ ارغوانی و بنفش ثابتی بدست می آورند. همچنین از پوست میو. انار مقداری تانن استخراج میکنند. یا پوست تخم مرغ . پوست شکننده و صدفی خارجی تخم مرغ که در بعضی موارد بمناسبت داشتن یک ترکیب آهکی آلی ممکنست مورد استفاده قرارگیرد.یا پوست ختنه گاه . پوست اضافی نوک آلت مرد که در کودکی میبرند و این عمل را ختنه گویند. یاپوست ریش. انار.پوست ریش. درخت انار که در تداوی بعنوان ضد و دافع کرم کدو مورد استعمال دارد. در پوست ریش. انار آلکالوئید هایی از قبیل پله تیرین و ایزو پله تیرین وجود دارد که بر روی کرم کدو تاثیر و آنرا مسموم و بی حال میکنند و موجب میشوند که این جانور قلابهای سر خودش را از جدار روده جدا کرده دفع شود. یا پوست ساغری . چرم ساغری .یا پوست سبز گردو. پوست سبز رنگ خارجی میو. گردو در رنگرزی مورد استعمال دارد. یا پوست مار . جلد مارکه برای ساختن بعضی ابزار از قبیل کیف و کفش از آن استفاده میشود. یا پوست نارنج . پوست میو. نارنج که بعلت داشتن اسانسهای مطبوع و معطر و قوی در عطر سازی و در تداوی نیز بعنوان تقویت قلب بکار میرود. ترکیبات فعلی . یا آب رفتن زیر پوست کسی . کمی فربه شدن او پس از لاغری . یا از پوست بر آمدن . ۱- خندان بودن . ۲- بمقصود رسیدن . ۳- ترک دنیا و کشف حقیقت کردن . یا از پوست بر آمدن ( بدر آمدن ) با کسی . با او گستاخ شدنرک و راست با او سخن گفتن. یا پوست از سر کسی کندن ( بیرون آوردن ) . ۱- او را کشتن . ۲- سخت ویرا صدمه زدن . یا پوست برتن شکافتن . از غصه ترکیدن . یا پوست دریدن کسی را.سخت عیب جویی او کردن . یا پوست پلنگ پوشیدن. سخت به دشمنی بر خاستن . یا در پوست خندیدن . تبسم کردن بتحقیر و استهزا پوز خند زدن : ور چه نگشایی لب و در پوست بخندی از رشت. جانم گره غم نگشایی . ( خاقانی ) یا در پوست نگنجیدن .۱- بسیار مسرور شدن بسیار شادمان شدن . ۲- نهایت لطیف بودن. یا در پوست کسی افتدن . غیبت او کردن در غیاب وی بد گفتن . یا دست و پای کسی را توی پوست گردو گذاشتن.عرصه براو تنگ کردن.

معنی کلمه پوست در دانشنامه عمومی

پوست بخشی از دستگاه پوششی بدن است. بخش های دیگر این دستگاه مو، ناخن و غشاء مخاطی هستند.
پوست دارای تا هفت لایه بافت اکتودرمی است که از عضلات، استخوان ها، رباط ها و اندام های داخلی محافظت می کند. پوست انسان شبیه پوست اکثر پستانداران دیگر است و بسیار شبیه پوست خوک است. اگرچه تقریباً تمام پوست انسان با فولیکول های مو پوشیده شده است، اما می تواند بدون مو به نظر برسد. دو نوع کلی پوست وجود دارد، پوست مودار و پوست بدون مو.
پوست نقش ایمنی مهمی در محافظت از بدن در برابر عوامل بیماری زا و از دست دادن بیش از حد آب دارد. عملکردهای دیگر آن عایق، تنظیم دما، حس، سنتز ویتامین D و محافظت از فولات ویتامین B است. پوست آسیب دیده شدید سعی می کند با تشکیل بافت اسکار بهبود یابد. این اغلب تغییر رنگ و رنگدانه دارد.
لایه بیرونی دارای چند لایه یاخته ای است که خارجی ترین لایه یاخته هایش مرده اند و به تدریج می ریزند. لایه درونی بافت پیوندی رشته ای ( متراکم ) وجود دارد که رشته ها در آن به طرز محکمی به هم تابیده اند و این لایه مانع نفوذ عوامل بیماری زا به بدن می شود.
• روپوست ( اپیدرم ) که لایهٔ نازک تر خارجی است.
• درم که لایه ضخیم تر داخلی است.
• هیپودرم که پوست را به بافت های ماهیچه ای متصل می کند
روپوست لایه های ضخیمی از سلول های مسطح است.
پوست با دارا بودن سطح متوسطی حدود ۲ متر مربع ( ۲٫۵ یارد مربع ) ، یکی از بزرگ ترین اعضا بدن است. پوست یک سد محافظتی بین محیط جهان اطراف با عضلات، اعضای درونی و رگ های خونی و اعصاب بدن تشکیل می دهد. مو و ناخن ها از پوست منشأ گرفته و یک حفاظت اضافی ایجاد می کنند. ظاهر پوست به طور گسترده ای تغییر می کند؛ که این تغییر نه تنها به دلیل عواملی همچون افزایش سن بوده، بلکه، نمایش دهنده نوسانات هیجانی و سلامت عمومی نیز است.
پوست یک عضو زنده است هرچند فوقانی ترین لایه آن لایه شاخی ( اِستراتوم کورنِئوم ) و روپوست ( اپیدرم ) بوده که سطح پوست را تشکیل می دهند و متشکل از یاخته های زنده و مرده هستند و در هر فرد حدود ۳۰ هزار عدد از این یاخته ها در هر دقیقه ریزش می کنند. باوجوداین، یاخته های زنده پوست دائماً در قسمت زیری تر روپوست تولید شده تا جایگزین این یاخته ها گردند. در زیر روپوست، درم قرار گرفته که حاوی عروق خونی، پایانه های عصبی و غدد است. لایه ای از چربی در زیر درم قرار می گیرد و به عنوان یک عایق، ضربه گیر و منبع انرژی عمل می کند.
پوست (فیلم). پوست ( انگلیسی: Skin ) فیلمی کوتاه به کارگردانی گای ناتیو است. این فیلم در نود و یکمین دوره جوایز اسکار برنده جایزه اسکار بهترین فیلم کوتاه شد. فیلم بلند گای نیتیو به همین نام، ارتباطی به این فیلم کوتاه ندارد.
پوست (فیلم ۲۰۰۸). پوست ( انگلیسی: Skin ) فیلمی در ژانر زندگینامه ای است که در سال ۲۰۰۸ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به سوفی اوکوندو، سام نیل و الیس کریج اشاره کرد.
پوست (فیلم ۲۰۱۸). پوست ( به انگلیسی: Skin ) یک فیلم درام بیوگرافی آمریکایی محصول سال ۲۰۱۸ است که توسط گای نتیو، فیلمساز اسرائیلی ساخته و کارگردانی شد و زندگی بریون ویدرن، عضو پیشین گروه کله پوستی تحت تاثیر نئو نازیسم است.
• جیمی بل به عنوان بریون «پیتبول» ویدنر
• تایلر ویلیامسون به عنوان برایون جوان
پوست نمایش جهانی خود را در Toronto International Film Festival در ۸ سپتامبر ۲۰۱۸ برگزار کرد. این فیلم از طریق DirecTV Cinema در تاریخ ۲۷ ژوئن ۲۰۱۹ منتشر شد و در تاریخ ۲۶ ژوئیه ۲۰۱۹ انتشار محدودی داشت.
پوست دارای رتبه تأیید ۷۸٪ در وب سایت تجدیدنظر راتن تومیتوز، بر اساس ۷۲ بررسی، با میانگین وزنی ۶٫۷۲ از ۱۰ است.
در متاکریتیک، این فیلم دارای رتبه ۵۸ از ۱۰۰، بر اساس ۲۰ منتقد، نشانگر «بررسی های مختلط یا متوسط» است.
پوست (نوشت افزار). پوست، رَقّ ( انگلیسی: Parchment ) جانورانی نظیر گوساله، بز و گوسفند در گذشته و مخصوصاً پیش از اختراع کاغذ، برای نوشتن اسناد، یادداشت، نسخه خطی، دفترنامه، نامه و کتاب استفاده می گردید.
معنی کلمه پوست در فرهنگ معین
معنی کلمه پوست در فرهنگ عمید
معنی کلمه پوست در فرهنگ فارسی
معنی کلمه پوست در دانشنامه عمومی
معنی کلمه پوست در دانشنامه آزاد فارسی
معنی کلمه پوست در دانشنامه اسلامی

معنی کلمه پوست در دانشنامه آزاد فارسی

پوست (skin)
پوشش بدن مهره داران. در پستانداران، لایۀ خارجی (اپیدرم) مرده است و یاخته های آن متناوباً کنده و با بخش های زیرین جایگزین می شوند. اپیدرم (بشره) بدن را در برابر عفونت و ازدست رفتن آب حفاظت می کند. لایۀ پایینی (درمیس یا جلد) حاوی رگ های خونی، اعصاب، ریشه های مو، و غدد عرق و غدد چربی است که با شبکه ای از یاخته های رشته ای و یاخته های قابل ارتجاع پشتیبانی می شود. تخصص پزشکی مرتبط با بیماری های پوستی درماتولوژی است. پوست از خشک شدن بدن جلوگیری می کند، ضد آب است، و با یاخته های خشک مرده پوشیده شده است. بنابراین، میزان بسیار کمی آب از طریق یاخته های پوست ازدست می رود. به هر حال، انسان در هنگام تعرق آب بدن را از دست می دهد. پوست به تنظیم درجۀ حرارت بدن نیز کمک می کند. درجۀ حرارت بدن را مرکز تنظیم حرارت در مغز نظارت و کنترل می کند. این مرکز یاخته های مخصوصی (گیرنده) دارد که به درجۀ حرارت خونی که از مغز می گذرد حساس اند. گیرنده های حرارتی در پوست نیز پیام های عصبی را به این مرکز ارسال می کنند و بدین ترتیب، حرارت پوست را به این مرکز اطلاع می دهند. اگر حرارت بدن بسیار بالا رود، رگ های خون رسان به مویرگ های پوست متسع می شوند و بدین ترتیب، خون بیشتری در مویرگ ها جریان می یابد و حرارت بیشتری دفع می شود. همچنین، غدد عرق، عرق بیشتری آزاد می کنند و با تبخیر آن بدن خنک می شود. اگر حرارت بدن بسیار پایین برود، رگ های خون رسان به مویرگ های پوست منقبض می شوند که باعث کاهش جریان خون در مویرگ های پوست می شود. علاوه بر اندازه گیری حرارت، پوست از چند راه دیگر نیز محیط را حس می کند. برخی گیرنده های پوست به تماس و فشار حساس اند. هرگاه این گیرنده ها تحریک شوند، پیام های عصبی حاوی اطلاعات به مغز ارسال می شوند. همچنین، پوست از بدن در برابر عوامل بیماری زا محافظت می کند. این عوامل به سختی قادر به عبور از پوست اند.پیوند پوست. پیوند پوستعبارت است از بازسازی پوست مجروح، با قرار دادن قطعاتی از پوست سایر نقاط بدن بر روی آن.
پوست مصنوعی. در ۱۹۹۵، یک شرکت امریکایی فناوری زیستی درخواست اجازۀ تولید انبوه پوست انسان را به ادارۀ غذا و داروی امریکا تسلیم کرد. ورقه های پوست با منشأ سلول های فیبروبلاست ختنه گاه نوزادان ختنه شده بر روی داربست پلیمرهای قابل تجزیه زیستی رشد داده می شوند. اکنون این نوع پوست و نوعی پوست مصنوعیدیگر، متشکل از شبکۀ پیچیدۀ کلاژن گاوی و غضروف کوسه ماهی، تولید می شوند. در ۱۹۹۷، اداره غذا و داروی امریکا پوست مصنوعی را تأیید کرد.

معنی کلمه پوست در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] لایۀ رویین تن آدمی، حیوان و گیاه را پوست گویند. از آن در بابهایی نظیر طهارت، صلات، زکات، حج، تجارت، اطعمه و اشربه، قصاص و دیات سخن رفته است.
احکامی که به پوست انسان در باب طهارت بار می شود:
← پوست انسان بعد از مرگ
احکامی که به پوست انسان در باب قصاص بار می شود:
← رساندن آسیب عمدی به پوست کسی
احکامی که به پوست انسان در باب دیات بار می شود:
← دیه خراش پوست سر یا صورت
...
[ویکی فقه] پوست (قرآن). پوشش سطحی بدن را گویند.
پوست متشکل از سه لایه است که بخشی از آن بی جان و بخشی زنده و دارای فعالیت های زیستی است. محافظت از بافت های زیرین در برابر میکروب ها، اشیای خارجی و گرما و سرما، تعیین رنگ بدن و انتقال داده های حسی از کارکردهای پوست است. پوست را در عربی «جِلْد» گویند و «جَلْد» مصدر اشتقاقی از آن به معنای ضربه زدن به پوست است. بخش ظاهری پوست، «بَشَره» و باطن آن «اَدَمَه» نامیده می شود. به انسان نیز چون پوست بدنش دیده می شود، و مانند دیگر جانداران پوشیده از مو و پشم نیست، «بَشَر» می گویند. برخی دیگر بر این باورند که معنای اصلی این ماده شادی و خوشحالی است و چون اثر این حالات نفسانی بر پوست ظاهر می شود. بَشَره برای دلالت بر آن به کار رفته است.
در قرآن
در قرآن تنها از واژه جلد برای پوست استفاده شده است. در کنار آیات پوست، گروه دیگری از آیات با تعابیری مانند لمس ، مسّ و مسح به حس بساوایی اشاره دارد که در ارتباط مستقیم با پوست است. اختلاف رنگ پوست در قرآن از آیات خداوند شناخته می شود: «و مِن ءایـتِهِ خَلقُ السَّمـوتِ والاَرضِ واختِلـفُ اَلسِنَتِکُم واَلونِکُم اِنَّ فی ذلِکَ لاَیـت لِلعــلِمین». تفاوت انسان ها در رنگ پوست و اختلاف زبان ها حاکی از توانایی خداوند بر آفرینش گونه های متفاوت است. آیه ۸۰ نحل نیز استفاده از پوست حیوانات برای سکونت را از نعمت های خداوند قلمداد می کند: «واللّهُ... جَعَلَ لَکُم مِن جُلودِ الاَنعـمِ بُیوتـًا تَستَخِفّونَها». افزون بر این نگاه نشانه شناختی، در وصف ایمان خداترسان، و در برخی احکام فقهی مانند تازیانه زدن، و در ارتباط با رستاخیز و چهره بدکاران در آن روز نیز از موضوع پوست یاد شده است؛ قرآن برای بیان حال خداترسان به توصیف حالت ظاهری پوست آنان می پردازد: «تَقشَعِرُّ مِنهُ جُلودُ الَّذینَ یَخشَونَ رَبَّهُم ثُمَّ تَلینُ جُلودُهُم وقُلوبُهُم اِلی ذِکرِ اللّه». هنگام ترس پوست بدن سخت و کشیده و موهای آن راست می شود. آرامش و اطمینان نفس سبب می شود دوباره پوست بدن نرم و لطیف گردد. قرآن با تشبیهی ظریف پوست خداترسان را هنگام شنیدن آیات خدا و ترس از خشم و غضب او سخت و کشیده وصف می کند و این توصیف نشان احساس مسئولیت مؤمنان در جلب رضای خداوند است. پس از آن یاد خداوند موجب نرم شدن پوست و قلب آنان گشته، آرامش و اطمینان به وجودشان باز می گردد. آرامش و اطمینان با شنیدن آیات رحمت خداوند و تصدیق و عمل به محتوای کتاب او حاصل می شود. ضربه زدن با شلاق بر پوست کیفری است که در آیاتی چند برای خطاکاران در نظر گرفته شده است. حد زناکار از جمله این کیفرهاست که در قرآن ۱۰۰ ضربه تعیین شده است: «الزّانِیَةُ والزّانی فَاجلِدوا کُلَّ واحِد مِنهُما مِائَةَ جَلدَة». و ۸۰ ضربه نیز برای کسانی است که به زنان پاکدامن تهمت زده و نتوانند ۴ شاهد بر ادعای خود بیاورند: «والَّذینَ یَرمونَ المُحصَنـتِ ثُمَّ لَم یَاتوا بِاَربَعَةِ شُهَداءَ فَاجلِدوهُم ثَمـنینَ جَلدَةً». برخی مفسران استفاده از «فَاجلدوا» را بدان دلیل دانسته اند که ضربه ها باید بر پوست زده شود بدون اینکه گوشت بدن آسیب ببیند.
← بررسی فقهی در آیات
در بین مفسران ۴ دیدگاه عمده درباره تکلم پوست وجود دارد:۱. اعضا و قوای انسان دارای شعورند و گناهان صاحب خود را در دنیا فهمیده و در قیامت به آن شهادت می دهند ۲. خداوند آنها را موجودی زنده و باشعور ساخته، قدرت تکلم می دهد.۳. اصوات را برای این اعضا خلق می کند که در این صورت اسناد تکلم بر اعضا مجاز خواهد بود.۴. در آنها حالت هایی پدید می آورد که حاکی از گناهکاری است و در این صورت تکلم اعضا مجازی است. مجرمان پس از رودررویی با این حالت استیصال و سرگشتگی، به طوری که همه شواهد را بر ضدّ خود یافته اند و دیگر راه چاره و گریزی باقی نمانده است، از پوست های خود سبب شهادت دادنشان را می پرسند: «و قالوا لِجُلودِهِم لِمَ شَهِدتُم عَلَینا قالوا اَنطَقَنَا اللّهُ الَّذی اَنطَقَ کُلَّ شَیء». برخی مفسران درباره اختصاص پرسش گناهکاران از پوست گفته اند که چشم و گوش مانند سایر شاهدان بر گناه اعضای دیگر شهادت می دهند، حال آنکه پوست بر گناهی که خود بدان دست یازیده و به طور مستقیم در آن شرکت داشته اعتراف می کند. در جایی دیگر با رویکردی علمی چنین به توجیه این اختصاص پرداخته شده است که همه اندام های حسی (چشم، گوش، پوست، مغز و...) در ابتدا از لایه ای پوستی تشکیل شده است، از این رو می توان بر همه آنها عنوان جلود اطلاق کرد.
بیان نوع عذاب
...

معنی کلمه پوست در ویکی واژه

pelle
squama
بیرونی ترین بخش بدن جانوران.
پوشش بیرونی ساقه.
پوشش تخم جانور و دانة گیاه. ؛ ~ کسی کنده شدن (کن.)
متحمل عذاب شدید شدن.

جملاتی از کاربرد کلمه پوست

رئیس ایشان مردی بنام عیسی بود که پوستش همه کیمخت شد دل از خاراست
پوست باشد مغز بد را عیب‌پوش مغز نیکو را ز غیرت غیب‌پوش
آلفا لینولنیک اسید برای حفظ سلامت پوست و ایجاد تعادل هورمونی مفید است.
ای در دل من رفته چو خون در رگ و پوست هرچ آن به سر آیدم ز دست تو نکوست
در ساخت این پوستر از فونت مشخصی استفاده نشده زیرا این پوسترها توسط طراحان به صورت دستی کشیده می‌شدند همچنین طراح آن مشخص نیست و احتمالاً توسط داوطلبان زمان جنگ تولید شده‌است.
وی عضو تیم‌هایی همچون اندلسیا-کاخاسور، کاخا رورا، فونویک سول سایکلز–کارفور و مانزانا پوستوبون بوده است.
لاله می خورد که از پوست برون رفت تو نیز لاله خوردم کن و از پوست برون آر مرا
ز خود بگذشت تا کل دوست گشتست حقیقت مغز شد بی پوست گشتست
ستمی نیست چو ایثار به بنیاد خسیس می‌ درّد پوست چو ماهی ز درم می‌گذرد
گربه بود کز سر هم‌پوستی بچه خود را خورد از دوستی
هرچ آن نه حدیث دوست بودی گر خود همه مغز‌، پوست بودی
یقین بشناس کاینجا دوست پیداست حقیقت مغز جان در پوست پیداست
ز مغز و پوست برون رفته تا به دوست رسیدم به جان دوست که از هر چه غیر اوست بریدم