پوست درونی

معنی کلمه پوست درونی در فرهنگستان زبان و ادب

{inner bark} [زیست شناسی- علوم گیاهی، مهندسی منابع طبیعی - علوم جنگل و محیط زیست] لایه ای فعال از بافت های آبکش و بُن لاد که میان بافت چوبی و بافت چوب پنبه ای قرار دارد

معنی کلمه پوست درونی در ویکی واژه

لایه‌ای فعال از بافت‌های آبکش و بُن‌لاد که میان بافت چوبی و بافت چوب‌پنبه‌ای قرار دارد.

جملاتی از کاربرد کلمه پوست درونی

پس این به چهار مقام است: اول توحید منافق است و آن پوست پوست است، چنان که پوست بیرون جوز اگر بخوری ناخوش بود و اگر در باطن وی نگری زشت بود، اگرچه ظاهرش سبز بود؛ و اگر بسوزی دود کند و آتش بکشد و اگر در خانه بنهی به کار نیاید و جایگاه تنگ دارد و هیچ کار را نشاید مگر آن که روزی چند بگذارد تا پوست درونی را تازه می دارد و از آفت نگاه می دارد. توفیق منافق نیز هیچ کار را نشاید مگر آن که پوست وی را نگاه می دارد از شمشیر و پوست وی کالبد وی است و بدین سبب از شمشیر خلاص یافت و اما چون کالبد بشد و جان بماند آن توحید هیچ سود ندارد.