پوزیتیو
معنی کلمه پوزیتیو در فرهنگ عمید
۲. (هنر ) در عکاسی، اسلایدی که به قسمت های تیره و روشن آن با قسمت های تیره و روشن عکس، مطابق باشد.
معنی کلمه پوزیتیو در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه پوزیتیو
کارل پوپر، که در نقد فلسفی خود از دیدگاه پوزیتیویستی مشهور روش علمی استفاده میکرد، به این نتیجه رسید که مذاکرات در مورد یک فرضیه، گزاره یا نظریه قابل مشاهده فقط اگر ابطال پذیر باشد قبول است.
در دانشگاه پاریس، به شرکت در کلاسهای پیر لافیت پرداخت. لافیت معتقد بود که اسلام پیشرفتهترین دین است بنابراین ورود به مکتب پوزیتیویسم برای مسلمانان آسان خواهد بود.
فوگاتسارو پیشنهاد داد نظریه تکامل داروین را با مسیحیت آشتی دهد. او تفاسیر جدیدی در نظریههای پوزیتیویستی و تکاملگرایانه داد.
این تبیین نادرست نیست، و توسط هایزنبرگ و نیلز بوهر استفاده شدهاست. باید توجه داشت که هر دوی آنها، کم و بیش در چهارچوب فلسفی پوزیتیویسم منطقی میاندیشیدند. در این روشِ نگرش، ذات حقیقی یک سیستم فیزیکی، بدان گونه که وجود دارد، تنها با تن دادن به بهترین اندازهگیری ممکن تعریف میشود، اندازهگیریای که علیالاصول قابل اجرا باشد. به عبارت دیگر، اگر یک خاصیت سیستم (علیالاصول) قابل اندازهگیری با دقتی بیشتر از یک حد معین نباشد، آنگاه این محدودیت یک محدودیتِ سیستم است و نه محدودیتِ دستگاههای اندازهگیری. پس هر گاه که آنها از آشفتگی غیرقابل اجتناب در هر اندازهگیری قابل تصور حرف میزدند، منظورشان آشکارا، عدم قطعیت ذاتی سیستم بود و نه عدم قطعیت ابزارها و وسایل اندازهگیری.
در حالی که الکترونگاتیوی درامتداد دورههای جدول تناوبی (از چپ به راست) افزایش و درطول گروهها (از بالا به پایین) کاهش مییابد، الکتروپوزیتیوی درامتداد دورههای جدول تناوبی (ازچپ به راست) کاهش و درطول گروهها (از بالا به پایین) افزایش مییابد. این بدان معنی است که عناصر در قسمت بالا سمت راست جدول تناوبی (اکسیژن، گوگرد، کلر و …) بیشترین الکترونگاتیوی را خواهند داشت، و عناصر موجود در قسمت پایین سمت چپ (روبیدیوم، سزیم و فرانسیوم) بیشترین میزان الکتروپوزیتیوی را دارند.
اثباتگرایی منطقی یا پوزیتیویسم منطقی نوعی از پوزیتیویسم جدید است که اثباتگرایی را میپذیرد. پوزیتیویسم منطقی نظریهای است معرفتشناسانه که تجربهگرایی قوی -که عبارت است از این رأی که منشأ همهٔ شناختها حواس تجربی است- را با منطق ریاضی ترکیب میکند، و معتقد است که درستی هر گزارهٔ علمی صادق باید قابل اثبات باشد. اثباتگرایی منطقی بهطور جداییناپذیر با مدل قانونی عام برای تبیین علمی گره خوردهاست. پوزیتیویسم منطقی که دیدگاه حلقهٔ وین بهشمار میرفت گونهای از فلسفه تحلیلی است که در فلسفهٔ انگلیسی-آمریکایی به ویژه از ۱۹۳۰ تا دههٔ ۱۹۶۰ حکمفرما بود. از چهرههای مشهور این نگرش میتوان به رودلف کارناپ و صاحبنظران جدیدتری چون مایکل فریدمن اشاره کرد.