پورمند

معنی کلمه پورمند در لغت نامه دهخدا

پورمند. [ م َ ] ( ص مرکب ) صاحب پسر. ( انجمن آرای ناصری ) ( جهانگیری ). صاحب برهان گوید: صاحب فرزند و عیالمند را گویند. || ( اِ ) با ثانی مجهول نام گیاهی است خوشبو. ( برهان ) ( جهانگیری ).

معنی کلمه پورمند در فرهنگ معین

(مَ ) (ص . ) پسردار، صاحب پسر.

معنی کلمه پورمند در فرهنگ عمید

صاحب پسر، پسردار.

معنی کلمه پورمند در فرهنگ فارسی

صاحب پسر، پسردار
صاحب پسر

جملاتی از کاربرد کلمه پورمند

در سال ۱۳۹۴، مهران پورمندان، مستندی ۵۲ دقیقه‌ای راجع‌به زندگی لومر با عنوان «یک موسیقی دان در دربار قاجار» را کارگردانی کرد.