پودر

پودر

معنی کلمه پودر در لغت نامه دهخدا

پودر. [ ] ( اِخ ) قریه ای به مغرب فارس.
پودر. ( فرانسوی ، اِ ) بمعنی غبار و گرد، و در تداول فارسیان گرد سپیدی که زنان بجای سپیدآب بکار برند.

معنی کلمه پودر در فرهنگ معین

[ فر . ] (اِ. ) گرد، آرد.

معنی کلمه پودر در فرهنگ عمید

آنچه خرد شده و به صورت گرد درآمده باشد.

معنی کلمه پودر در فرهنگ فارسی

گرد، غبار، گردسفیدوخوشبوکه زنان بصورت میمالند
( اسم ۱- گرد و غبار .۲- باروت . ۳- گرد سفید و معطری که بچهره مالند.
قریه بمغرب فارس

معنی کلمه پودر در فرهنگستان زبان و ادب

{powder} [مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] ماده ای متشکل از دانه هایی که اندازه شان بین 0/1 تا 1000 میکرون است

معنی کلمه پودر در دانشنامه عمومی

در داروسازی پودرها یا گردها ذرات ریز یک ماده دارویی هستند که فعالیت خاصی بر روی آن ها انجام نگرفته است. پودرها را گاهی برای مصارف خارجی به کار می برند. برای مصارف خوراکی عموماً آن ها را برای مصرف در مایع حل می کنند. از معایب این روش مصرف می توان عدم امکان پوشاندن طعم دارو و عدم حفاظت دارو در برابر عوامل ناپایدارکننده مثل رطوبت و اکسیژن را نام برد. همچنین پودرهایی که به آب دوستی زیادی ندارند نمی توان به راحتی در آب حل نمود. مثالی از این مورد مانند داروی سولفات باریم که یک داروی حاجب می باشد.

معنی کلمه پودر در ویکی واژه

گرد، آرد.

جملاتی از کاربرد کلمه پودر

شکل ظاهری این ترکیب، پودر زرد کمرنگ است.
با رشته ی ولای بتولش، چو بستگی است از هم گسسته می نشود، پودر و تار عمر