پوخ
معنی کلمه پوخ در لغت نامه دهخدا

پوخ

معنی کلمه پوخ در لغت نامه دهخدا

پوخ. [ ] ( ترکی ، اِ ) سرگین آدمی و لفظ ترکی است. ( غیاث ). || بیهوده. ( آنندراج ).

معنی کلمه پوخ در فرهنگ فارسی

( اسم ) سرگین د آدمی .

معنی کلمه پوخ در دانشنامه عمومی

پوخ ( به لهستانی: Pełch ) یک روستا در لهستان است که در گمینا پرلیوو واقع شده است. این روستا یکی از زیبا ترین روستا های جهان است.
پوخ (آلمان). پوخ ( به آلمانی: Pouch ) یک منطقهٔ مسکونی در آلمان است که در مولدشتاوزه واقع شده است. پوخ ۱٬۷۰۲ نفر جمعیت دارد.
معنی کلمه پوخ در فرهنگ فارسی
معنی کلمه پوخ در دانشنامه عمومی
جملاتی از کاربرد کلمه پوخ

جملاتی از کاربرد کلمه پوخ

سینه ی پر موی، بر آن سینه دوخت خار بگل ریخته در وی سپوخت!
کسی گوید آتش زبانش نسوخت به چاره بد از تن بباید سپوخت
بختم فشرد پا بدرت کوری رقیب میخی عجب بدیده دشمن سپوختم
میخ خجلت سپوخت بر بهرام ننگ نکبت نهاد بر نعمان
پا بر آورد و خر اندر ویی سپوخت آتشی از کیر خر در وی فروخت
خیاط آنچنان ناوکی در سپوخت که ده روی از جامه درهم بدوخت
بس که بسی نکته عیسی جان در دل و در گوش خر اسپوختم