معنی کلمه پنجه زدن در لغت نامه دهخدا
پس از پنجاه چله در چهل سال
مزن پنجه درین حرف ورق مال.نظامی.آفت این پنجره لاجورد
پنجه در او زد که بدو پنجه کرد.نظامی.پنجه با شیر و مشت بر شمشیر زدن کار خردمندان نیست. ( گلستان ).
با شیر خود چه پنجه تواند زدن شغال.سلمان ساوجی.کشتی شکسته باد مخالف کناره دور
نز دانش است پنجه که با ناخدا زنیم.قاآنی.|| چنگال زدن. با پنجه آزردن.