معنی کلمه پلتفرم در دانشنامه عمومی
داستان مربوط به یک زندان با سازه عمودی است که تعداد زیادی محکومان به طور تصادفی در طبقات آن زندانی هستند. در این زندان عجیب؛ هر طبقه آن یک سلول است که به صورت عمودی روی هم قرار گرفته اند و از بالاترین طبقه ( طبقه اول ) تا پایین ترین طبقه ( طبقه ۳۳۳ ) ادامه دارند. در هر سلول ۲ نفر برای یک ماه زندگی می کنند و این افراد تا وقتی که یکی از آنها آزاد شود یا از بین برود؛ با هم هستند. ماه بعد افراد همه طبقه ها به طور کاملاً تصادفی پس از بیدار شدن از یک خواب شبانگاهی؛ جابه جا می شوند و در طبقات و سلول های دیگر قرار می گیرند. انسان ها توافق کرده اند در این سازه محبوس شوند و تعدادی از آنها دورهٔ حکم زندان خود را در آن می گذرانند و برخی داوطلبانه به آن آمده اند. در این زندان اسرار آمیز قطعه مربع شکلی وجود دارد که در واقع میز مفصل غذاست و روی آن انواع غذاها قرار دارد و به شکل آسانسوری از طبقه اول ( بالاترین طبقه ) به طرف پایین ترین طبقه حرکت می کند و در هر طبقه؛ برای غذاخوری زندانیان؛ توقف چند دقیقه ای برای غذا رسانی به زندانیان دارد. هر روز مقدار زیادی غذا روی آن قرار داده می شود. غذاها بر اساس سلیقهٔ تمام زندانیان که در ابتدای ورود از آنها پرسیده شده است؛ به بهترین نحو؛ آماده می شوند.
اتفاق تأمل برانگیزی که در این زندان اتفاق می افتد این است که طبقات اول بیش از اندازه ای که نیاز دارند غذا مصرف می کنند و اسراف و حیف و میل می کنند طوری که به تدریج که این سکوی غذا به طبقات پایین تر می رسد چیز خاصی به سایر زندانیان زیردست نمی رسد و از طبقات میانی به پایین زندانیان دست به گریبان گرسنگی و مرگ هستند. شخصیت اصلی داستان به تشویق یکی از کارمندان سابق این سازمان تلاش می کند که این نظام ظالمانه زندان را به هم بزند و به هر طریقی که هست غذای موجود را از طبقه اول تا طبقه آخر مدیریت و جیره بندی کنند که به همه زندانیان غذا برسد. این فیلم نیاز به تأمل خاصی دارد که در واقع می توان آن را به زندگی واقعی خودمان تشبیه کرد. یک سری با موقعیت ها و امتیازاتی که دارند در رفاه کامل و بدون هیچ گونه مشکل خوراک و پوشاک و… بهترین زندگی را بگذرانند و البته بسیاری از این انسان ها در این زمینه اسراف کننده و هیچ وقت به فکر زندگی انسان های فقیر و سطح پایین نیستند و برایشان مهم نیست که این انسان ها چه زندگی سخت و طاقت فرسایی دارند. . . . . . .