پشتوانه
معنی کلمه پشتوانه در فرهنگ معین
معنی کلمه پشتوانه در فرهنگ عمید
۲. (اسم ) (بانک داری ) سپرده ای که کسی برای اعتبار خود در بانک معین کند، کوورتور.
۳. (اسم ) (بانک داری ) طلا، نقره، جواهر، و سایر اشیای گران بها که از طرف دولت یا بانک ناشر اسکناس برای اعتبار نشر اسکناس تعیین و نگهداری می شود.
معنی کلمه پشتوانه در فرهنگ فارسی
معنی کلمه پشتوانه در ویکی واژه
مقدار طلا و نقره و جواهر و مانند آن که از طرف دولت یا بانک ناشر اسکناس برای اعتبار چاپ اسکناس تعیین و نگه داری میشود.
جملاتی از کاربرد کلمه پشتوانه
رئیس قوهٔ قضائیه در تاریخ ۲۰ مهر ۱۳۹۰ گفت: «فرار مالیاتی گسترده و دریافت وامهای زیاد، بدون پشتوانه و فقدان وثیقههای معتبر و کافی از جمله موارد کشفشده در پروندهٔ فساد مالی اخیر است.»
رنگ این الماس یکی از استثناییترین و کمیابترین رنگها میان الماسهای برلیان شناخته شدهٔ جهان است. ارزش این الماس چنان است که به عنوان پشتوانهٔ پول ملی ایران، «ریال»، نیز بود.