پس انداختن
معنی کلمه پس انداختن در فرهنگ معین
معنی کلمه پس انداختن در فرهنگ فارسی
معنی کلمه پس انداختن در ویکی واژه
پس انداز کردن.
کنایه از: بچه به دنیا آوردن.
جملاتی از کاربرد کلمه پس انداختن
از آن بیشه شیران برون تاختند مر آن بیشه را از پس انداختند
درین راه ده روزه چون تاختند بیابان پهن از پس انداختند
نهنگهای قاتل توانایی تقلید از همدیگر را دارند و مهارتها را از این راه یادمیگیرند. این رفتار در نهنگهای قاتلی که خود را به خشکی میاندازند تا فک شکار کنند، دیده میشود. در شبه جزیره والدز در آرژانتین، والدین گاه با شکار فکها و سپس انداختن آنها در کنار نهنگهای جوانتر به آنها این امکان را میدهند که این روش شکار سخت، و گاه خطرناک برای نهنگ، را بر روی لاشه فکها تمرین کنند. در جزایر کروزت در اقیانوس هند نیز مادران فرزندانشان را به سوی خشکی هل میدهند و منتظر میمانند تا اگر فرزند در برگشت کمک خواست او را به سوی آب بکشند.