پس افکندن

معنی کلمه پس افکندن در لغت نامه دهخدا

پس افکندن. [ پ َ اَ ک َ دَ / دِ ] ( مص مرکب ) چیزی از درآمد خود ذخیره کردن. اندوخته ساختن. ذخیره کردن. || تأخیر. بعقب انداختن. || میراث گذاشتن. ( برهان قاطع ). || پس افکندن کار را، مساوَفه.

معنی کلمه پس افکندن در فرهنگ معین

( ~. اَ کَ دَ ) (مص م . ) پس انداز کردن ، ذخیره کردن .

معنی کلمه پس افکندن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- ذخیره کردن اندوختن . ۲- بعقب انداختن ( کاررا ) تاخیر . ۳- میراث گذاشتن .

معنی کلمه پس افکندن در ویکی واژه

پس انداز کردن، ذخیره کردن.

جملاتی از کاربرد کلمه پس افکندن

چند جاسوسش از پس افکندند بی‌درنگش به محبس افکندند