به شبگیر هور اندر آمد پزشک نگه کرد و بیبار دیدش سرشک
من که بودم پزشک بیماران آخر کار، خود شدم بیمار
سودای تنهایی مپز در خانه خلوت مخز شد روز عرض عاشقان پیش آ و پیش آهنگ شو
این دارو در سال ۱۹۶۲ ثبت اختراع شد و در سال ۱۹۶۴ برای مصارف پزشکی تصویب شد.
تا رقبا دیگ هوس کم پزند مدّعیان دست به دندان گزند
اسرار خیالها نه ماییم هر سودا را نه ما پزانیم
سران و بزرگان و هر مهتران پزشکان دانا و ناموران
فلک چگونه موافق شود مبند خیال قضا چگونه حمایت کند مپز سودا
در حال حاضر مدیریت اقتصاد سلامت دانشگاه علوم پزشکی شیراز، دارای ۷ کارشناس خبره با گرایش های مختلف مدیریتی ، اقتصادی و مالی و فن آوری می باشد ،
همچنین نامههای سرگشادهای علیه جنگ توسط انجمنهای حرفهای پزشکان و کارکنان مراقبتهای بهداشتی، کارکنان سازمانهای غیردولتی، وکلا، روانشناسان و روانپزشکان، آموزگاران، دانشجویان، اقتصاددانان، کارمندان شرکتهای فناوری اطلاعات، کارگران، اصحاب فرهنگ و هنر، کمدینها، کارگران صنعت زیبایی و مد، سازندگان فیلم، صنایع تبلیغات و بازی، طراحان، انیماتورها و معماران. منتشر شد.
گفت: درآی. گفتم: میترسم. گفت: کسی بحقیقت ایمان نرسد تا از چیزی دیگر جز خدای بترسد. مرا گفت: در نماز آدینه چه گوئی؟ گفتم میان ما و مسجد یک شبانروز است دست من بگرفت پس نگاه کردم و خود را در مسجد آدینه دیدم. نماز کردیم و بیرون آمدیم و من در آن مردمان مینگریستم. گفت: اهل لا اله الا الله بسیارند و مخلصان اندکی. نقلست که شیران و سباع بسیاربه نزدیک او آمدندو مرا ایشانرا غذا داد و مراعات کردی و امروز در تستر خانه سهل را بیت السباع گویند و از بس که قیام کرده و در ریاضت درد کشیده برجای خود نماند و حرقت بول آورد چنانکه در ساعتی چند بار حاجت آمدی و پیوسته جامی با خود داشتی از بهر آنکه نتوانستی نگاه داشت اما چون وقت نماز درآمدی انقطاع پذیرفتی و طهارت کردی و نماز کردی و آنگاه باز برجای خود بماندی و چون بر منبر آمدی همة حرفتش برفتی و منقطع شدی و همه درد پا زایل شدی و چون فرود آمدی باز علتش پدید میآمدی. اما یک ذره از شریعت بر وی فوت نشدی. نقلست که مریدی را گفت جهد کن تا همه روز گوئی الله الله. آن مرد میگفت تا بر آن خوی کرد گفت اکنون شبها بر آن پیوند کن چنان کرد، تا چنان شد که اگر خود را در خواب دیدی همان الله میگفتی در خواب تا او را گفتند ازین بازگردد و بیاد داشت مشغول شد تا چنان شد که همه روزگارش مستغرق آن شد. وقتی در خانه ای بود چوبی از بالا بیفتاد و بر سر او آمد و بشکست و قطرات خون از سرش بر زمین آمد و همه نقش الله الله پدید آمد. نقلست که مریدی را کاری فرمود گفت: نتوانم از بیم زبان مردمان. سهل روی باصحاب کرد و گفت بحقیقت این کار نرسد تا از دو صفت یکی بحاصل نکند یا خلق از چشم وی بیفتد که جز خالق نبیند و یا نفس وی از چشم وی بیفتد و بهر صفت که خلق او را بینند باک ندارد یعنی همه حق بیند. نقلست که در پیش مریدی حکایت میکرد که در بصره نان پزی است که درجه ولایت دارد. مرید برخاست و به بصره رفت آن نان پز را دید خریطه ای در محاسن کرده چنانکه عادت نانوایان باشد چون چشم مرید بر وی افتاد بر خاطر او بگذشت که اگر اورا درجه ولایت بودی از آتش احتراز نکردی پس سلام گفت و سئوالی کرد. نانوا گفت: چون بابتدا بچشم حقارت در من نگریستی ترا سخن من فایده نبود. نقلست که شیخ گفت وقتی در بادیه میرفتم مجرد پیرزنی دیدم که میآمد عصابه ای بر سر بسته و عصایی در دست گرفته، گفتم مگر از قافله باز مانده است! دست به جیب بردم و چیزی بوی دادم که ساختگی کن تا از مقصود بازنمانی، پیرزن انگشت تعجب در دندان گرفت و دست در هوا کرد و مشتی زر بگرفت و گفت تو از جیب میگیری من از غیب میگیرم این بگفت و ناپدید شد من در حیرت آن میرفتم تا بعرفات رسید م. چون بطواف گاه شدم، کعبه را دیدم گرد یکی طواف میکرد. آنجا رفتم آن پیرزن را دیدم.
بگرییم چندی به خونین سرشک تو باشی بدین درد ما را پزشک
امید مپز، از آنکه مردم نومیدترست، امیدوارست
جراحی زیبایی اندام تناسلی زنان که با اسم ژنیتوپلاستی انتخابی نام برده میشود، به نام«واژن طراح» نام برده میشود. در مه ۲۰۰۷، مقاله ای در مجله پزشکی بریتانیا بهشدت از این جنون نظر داد و دلیل دوست داشتن آن را در تاثیرهای تجاری و رسانه ای تشبیه نمود. نگرانیهای مشابهی در استرالیا نیز ابراز شدهاست.