پریوش

پریوش

معنی کلمه پریوش در لغت نامه دهخدا

پریوش. [ پ َ وَ ] ( ص مرکب ) مانند پری. پری وار. چون پری :
گاه به الحان ثناسرای تو باشم
گاه غزل گوی بر بتان پریوش.سوزنی.عاشق و رندم و میخواره به آواز بلند
وین همه منصب از آن حور پریوش دارم.حافظ.دانم که بگذرد ز سرجرم من که او
گرچه پریوش است ولیکن فرشته خوست.حافظ.

معنی کلمه پریوش در فرهنگ معین

( پَ وَ ) (ص مر. ) پری وار، پری فش .

معنی کلمه پریوش در فرهنگ عمید

۱. مانند پری، پری وار.
۲. پری روی، پری پیکر.

معنی کلمه پریوش در فرهنگ فارسی

مانندپری، پری روی، پری وار، پری پیکر
( صفت ) پری وار پری فش .

معنی کلمه پریوش در فرهنگ اسم ها

اسم: پریوش (دختر) (فارسی) (تلفظ: parivāš) (فارسی: پَريوش) (انگلیسی: parivash)
معنی: زیبا چون پری، زیباروی، ( پری، وش ( پسوند شباهت ) )، مانند پری در زیبایی، ( پری + وش ( پسوند شباهت ) )

معنی کلمه پریوش در دانشنامه عمومی

پریوش ( نام علمی: Catharanthus ) نام یک سرده از تیره خرزهره ایان است.
• کاتارانتوس لانسئوس پیچون Catharanthus lanceus
• گل پریوش Catharanthus roseus
• Catharanthus coriaceus
• Catharanthus longifolius
• Catharanthus ovalis
• Catharanthus pusillus
• Catharanthus scitulus
• Catharanthus trichophyllus

معنی کلمه پریوش در ویکی واژه

پری وار، پری فش.

جملاتی از کاربرد کلمه پریوش

نهفتن در دل و جان درد و داغ آن پریوش را توانم گر توان پوشید با خاشاک آتش را
ببستند هودج به پشت هیون پریوش همی ریخت از دیده خون
پریوش سر درج گوهر گشاد به پاسخ چنین کرد ازین گونه یاد
آن حسن پریوش که تحمل نکند کوه دیوانه کند لا به کز آن پرده برانداز
رقیب تو است آن بد بدگهر که بسته به مهر پریوش کمر
نه آدمی است که حیوان مطلقش خوانند گرش تعلق بابی بدان پریوش نیست
به خانقه چه کند تا پریوشی که به باغ ز غمزه خون به رگ ارغوان بجنباند؟
کنون باری بیا تا امشبی خوش بهم جشنی بسازیم ای پریوش
پریوش ز دریا برون زد علم طغان‌شه روان شد به راه عدم
بر آسمان پریوش چون ماه ما برآید خورشید کیست باری کو بر سما برآید؟