معنی کلمه پرژک در لغت نامه دهخدا پرژک. [ پ َ ژَ ]( اِ ) گریه. ( رشیدی ) ( جهانگیری ). گریستن. ( رشیدی ) ( برهان ) ( جهانگیری ). گریه نمودن. ( برهان ) : عرش و کرسی در آب شد پنهان بس که کردم ز فرقتت پرژک.قطران.ولی این بیت مجعول و مصنوع مینماید.
جملاتی از کاربرد کلمه پرژک جانشین معلم، سال های 1925-1935، پرژکتور 35 میلیمتری دستگاه ایستاده، سال 1919، پرژکتور 35 میلیمتری ماشین تئاتر، سال 1920، پرژکتور 35 میلیمتری میچاو مدل 4، سال های 1929-1934، پرژکتور 35 میلیمتری