پرچی
جملاتی از کاربرد کلمه پرچی
گره بر ابروی پرچین زد ازوی قدم در خشم و دم در کین زد ازوی
کنی کامگاری بدو زلف پرچین که بر چین دو زلف بس کامگاری
دارد آن ترک خطا قصد شکست دل ما که بدان طره پرچین و شکن میآید
اغلب مورد استفاده برای تغذیه دام یا به عنوان پرچینی میباشد
شتاب نمو افرای پرچینی کم است و دارای بافت میانه است. این گیاه در مقابل یخبندان، طوفان، آلودگی هوا، هوای خشک پایدار است. شکل درخت افرای پرچین دایرهگون است و شاخههای آن انعطافپذیر هستند. چوب درخت سفید است و همچنین سخت و محکم است و برای مبل، کف پوشها و آلات موسیقی به کار گرفته میشود. تکثیر افرای پرچین به شیوه بذر است. درخت از آنجا که گونهای مقاوم و سازگار است، در بیشتر زمینها و حتی به صورت خودروی یافت میشود.
زلف پرچین ز چه بر زیر کله میشکنند؟ گر نه مان بسته ترا ز چین قبا میخواهند
جبین پرچین و دل پرکین سبک کام و گران تمکین ز پیشم رفت تا در خاطرش باشد چها از من
چو بشنود این سخن برداشت پنجه بزد بر روی پرچین صد تپنچه
امام تپه مربوط به دوره ساسانیان است و در شهرستان خدابنده، بخش مرکزی، روستای پرچین واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۳۸۱ با شمارهٔ ثبت ۷۸۰۵ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
شمیم طرهٔ پرچین او بسی خوشتر از آن نسیم بود کز سواد چین برخاست
وحید پرچین بازیگر نقش مادر فریحا که در اواسط فصل دوم به سرطان مبتلا شد از آنجایی که یکی از بازیگران اصلی سریال محسوب می شد سناریو باید جوری پیش میرفت که در روند داستان تغییری ایجاد نشود بنابراین او پس از بازی در چند قسمت به همراه پسرش عمر به روستا رفت و اینگونه از سریال جدا شد و برای درمان اقدام کرد و دیگر که در ادامه سریال حضور نیافت.
با جبههٔ پرچین و لب عربدهجویش گرم و تر و چسبنده بود خوی خزینه
بببکه پرچینی حریرست از ریاحین آبگیر بس که پر رومی نگارست از شقایق کوهسار
گه از بنفشه خطی برمه دو هفته کشد گهی ز سنبل پرچین لاله زار کند