پرچم
معنی کلمه پرچم در لغت نامه دهخدا

پرچم

معنی کلمه پرچم در لغت نامه دهخدا

پرچم. [ پ َ چ َ ] ( اِ ) چیزی باشد سیاه و مدوّر که بر گردن نیزه و علم بندند. ( برهان ). علاقه علم . ابریشم و موی اسب یا دم گاوی که بر گردن علم بندند. ( از فرهنگی خطی ). و علی الظاهر رشته هائی سیاه و یا دم گاو و یا دُم غژغاو بود که در زیر سنان علم یا نیزه ، چون طره ای ازآن می آویخته اند و از این بابست که شاعران غالباً ازآن به طره ، زلف و گیسو، تعبیر کرده اند :
بر سر بیرق بلاف پرچم گوید منم
طره خاتون صبح بر تتق روزگار.عماد عزیزی ( از حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی ).راست گفتی بباد پرچم بود
گر بود باد را ستام به زر.فرخی.همیشه تا که بود پرچم و سنان بادا
سر مخالف تو بر سر سنان پرچم.ادیب صابر.از آن زمان که ظفر پرچم تو شانه زده
ز زنگ جور کدام آینه است نزدوده.انوری.خال جمال دولت بر نامهات نقطه
زلف عروس نصرت بر نیزه هات پرچم.انوری.روزی که زلف پرچم از آسیب معرکه
پنهان کند طراوت رخسار روزگار.انوری.در کوکبه تو طره شب
بر نیزه بندگانت پرچم.انوری.می طرازد چرخ غژغاو دو رنگ صبح وشام
نیزه قدرت مگر پرچم ندارد بر قنات.اثیرالدین اخسیکتی.کلک تو ز مرتبت بخندد
بر قامت رمح و ریش پرچم.اخسیکتی.بر علم مظفرت پرچمی آرزو کند
در فلک چهارمین وقت کسوف جرم خور.مجیر بیلقانی.بجان جست آنکه جست از تو ولیکن من نگویم چون
گسسته پرچم نیزه دریده دامن خفتان.مجیر بیلقانی.خصمت سپید دست و سیه دل چو دفتر است
بر بیرقت ز طره بلقیس پرچم است.مجیر بیلقانی.و آنکه گیسوی پریشان عروس ظفراست
روز کین پرچم شبرنگ فراز علمش.مجیر بیلقانی.بپرچم حبشی شکل رایتت که ظفر
بهندوئیش میان بسته میرود عمدا.مجیر بیلقانی.از بهر تو می طرازد ایام
منجوق ز صبح و پرچم از شام.خاقانی.آنجا که نعت صورت خوبان رود ترا
دل سوی قد نیزه و گیسوی پرچم است.ظهیر فاریابی.پرچم شبرنگ شاه گیسوی عروسان ظفر است. ( راحةالصدور راوندی ).
و سر سروران گوی میدان و پرچم سنان گشت. ( تاج المآثر ). و زلف زره ساز او سایه بر عارض خورشید رخشان می انداخت و رایت خورشید سپید روز به پرچم سیاه شب می پوشید. ( تاج المآثر ).

معنی کلمه پرچم در فرهنگ معین

(پَ چَ ) [ تر. ] (اِ. )۱ - طره ، کاکل ، منگوله - ای از مو که بر سر نیزه ، علم و گردن اسب می آویختند. ۲ - زبانة آتش . ۳ - علم ، درفش ، رایت . ۴ - بخش های میله مانند گل که تخم ها در آن قرار دارند.

معنی کلمه پرچم در فرهنگ عمید

۱. پارچه ای که معمولاً دارای نقش مخصوص یک کشور، مؤسسه، یا گروه است و معمولاً بر سر چوب یا میله نصب می کنند، بیرق، عَلَم، درفش.
۲. (زیست شناسی ) قسمتی از گل که از میله های بسیار نازک تشکیل می شود و تخم های نر در آن قرار دارد.
۳. [قدیمی، مجاز] موی جلوِ سر، کاکُل.
۴. [قدیمی] منگوله ای که از موی حیوانات درست می شده و بر سر نیزه یا علم آویزان می کرده اند، منگوله.

معنی کلمه پرچم در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- دستهای مویا ریشه و منگل. سیاه رنگ که بر نیزه و علم آویزند یابگردن اسبان بندند . این منگله از موی نوعی گاومیش کوهی است که در فارسی آنرا غژغا و( کژ گاو ) خوانند و این جانور در هندوستان وختا ( چین شمالی ) زیست کند : ( گاوی نشان دهند در این قلزم نگون لیکن نه پرچم است مر او را نه عنبراست. ) ( اثیراخسیکتی ). ۲- موی دم گاو کوهی دم نوعی از گاو بحری که بر گردن اسبان بندند. ۳- نوعی از گاو کوهی که مابین ملک ختا و هندوستان میباشد غژغاو. ۴- موی گیسو کاکل : بیکی دست می خالص ایمان نوشتند . بیکی دست دگر پرچم کافرگیرند. ( مولوی ) ۵- زبانه زبان. آتش لهیب . ۶- درفش علم رایت بیرق . توضیح فرهنگستان این کلمه را بمعنی اخیر گرفته . ۷- نام هر یک از میله های باریک ناف. گیاه را گویند که از دو قسمت میله و بساک تشکیل شده است. تعداد پرچمها در گیاهان متفاوت است . طول پرچم در گیاهان مختلف فرق میکند در بعضی گیاهان پرچمها بیکدیگر پیوسته میباشند ( مانند پنیرک ).
موضعی در شمال غربی هارون آباد در حوالی زنجان

معنی کلمه پرچم در فرهنگستان زبان و ادب

{flag} [حمل ونقل دریایی، سینما و تلویزیون، موسیقی] [حمل ونقل دریایی] 1. پارچه یا بافته ای در شکل ها و رنگ های مختلف که برای نشان دادن ملیت یا علامت دادن از آن استفاده میشود 2. ملیت کشتی که بر مبنای محل ثبت کشتی است [موسیقی] 1. یک یا چند خط منحنی که به دست...
{stamen} [زیست شناسی] هریک از اندام های تولیدمثلی نر در گیاهان گل دار که درمجموع نافۀ گل را تشکیل می دهند * مصوب فرهنگستان اول

معنی کلمه پرچم در دانشنامه عمومی

پرچم، بِیرَق یا دِرَفش، نماد یک گروه اجتماعی، تیم، سازمان، حکومت یا کشور است. پرچم، بیشتر بر روی پارچه یا کاغذ و به صورت رنگی ساخته یا تولید می شود. در قدیم، پرچم نماد اتحاد و تمایز در جنگ ها به شمار می رفت و نشان از همبستگی یک ملت بوده است.
طبق منابع ترکیه ای واژه «پرچم» که به صورت وام واژه در ترکی عثمانی وجود داشته بود، واژه ای پارسی است که همان «پرچم» یا «پرچمنده» و «برچم» یا «برچمنده» معنی می دهد و از «پر» ( «بر» به معنی «جلو» یا «رو» و «بالا» ) و فعل «چمیدن» به معنی «پیچ و خم خوردن» تشکیل شده است. در لغت نامه دهخدا جزء واژه های پارسی دسته بندی شده است، برخی محققان گفته اند این واژه ریشه خارجی دارد اما شواهدی در این باره در دست نیست. این واژه در آغاز به معنی دیگری بود اما بعدها در ایران جای واژه ترکی «بیرق» را گرفته است:
به موی یا دم غژگاو را که بر سر درفش و نیزه می بستند پرچم منگوله یا شرابهٔ ابریشمی، می گفتند. این واژه با مرور زمان، به حکم اطلاق جزء بر کل، بر خود بیرق یا درفش نیز اطلاق شده و نخستین فرهنگستان ایران کاربرد آن را به همین معنی و به جای علم و بیرق تأیید کرده است. در گذشته به پرچم یا بیرقی که در جنگ ها استفاده می شده «درفش» می گفتند که آن هم از فعل «دِرَفشیدن» یا «دِرُوْشیدن» که به معنی «نوعی لرزیدن» است. از دیگر واژه های بیگانه و عربی برای این واژه در زبان فارسی «عَلَمْ» می باشد. عَلَم از ریشهٔ علم بوده و در قدیم معنی «شناساننده» داشته است. از آن جا که پرچم هر قبیله باعث می شده که در بین قبایل دیگر شناخته شوند، به مرور معنی علم تغییر یافته و امروزه معنای «پرچم» می دهد.
پیشینه استفاده از پرچم در بین قبایل، چه در جنگ و چه در صلح، به روزگار باستان بازمی گردد. آن گونه که از منابع تاریخی بر می آید، تمدن های گوناگون، شرق و غرب از آن بهره می جسته اند هر چند به طور دقیق مشخص نیست که نخستین بار استفاده از آن توسط چه کسی و در چه زمانی بوده است.
واضح است که پرچم، به دلیل اینکه نماد همبستگی لشکر بوده، یکی از اهداف دشمن برای از بین بردن پرچم دار و به زمین انداختن پرچم برای تضعیف روحیه جنگی لشکر مقابل به شمار می رفته است. در بسیاری از جنگ ها یکی از منصب های مهم، «پرچم داری» بوده است؛ به گونه ای که هر گاه پرچم از دست پرچم دار می افتاده، نوعی شکست و از هم گسیختگی برای لشکر به شمار می آمده است.
پرچم (گل). به اندام نر گیاهان در تولید مثل جنسی پرچم می گویند. دستگاه زایای نر شامل عضو تولید مثل نر گیاه است که پرچم نام دارد و جایگاهش در خارج دستگاه زایای ماده و داخل جام گل است ( بین مادگی و گلبرگ ) . هر پرچم از دو بخش بساک و میله تشکیل شده است. بساک غالباً شامل ۴ کیسه حاوی دانه های گرده است که کیسه بساک گفته می شود.
پرچم ها در وسط گل ها به شکل میله های باریک و بلندی هستند که برجستگی های کوچکی در نوک آن ها دیده می شود. روی برجستگی های نوک پرچم گرد زرد رنگی وجود دارد که اگر به آنها دست زده شود، به انگشتان می چسبند.
بساک مهمترین بخش پرچم است که در آن دانه های گرده تشکیل می شوند. در هر بساک غالباً دو حجره اصلی وجود دارد که هر کدام از آنها به نوبه خود دارای دو حجره کوچکتر به نام کیسه گرده است. درون کیسه های گرده دانه های گرده تولید می شود. کار پرچم گرده افشانی است
گونه های جایگیری پرچم ها در گل:
با جداسازی پرچم زعفران از بقیهٔ اجزای گل زردی زعفران به دست می آید.
گل زعفران شامل ۶ گلبرگ بنفش و سه پرچم زرد و کلاله سه شاخه قرمزرنگ است. پرچم ها به دلیل اینکه از میان گلبرگ ها جدا شده اند بوی زعفران را با خود به همراه دارند. کشاورزان معمولاً هنگام درو پرچم زعفران را دور می ریزند اما این پرچم ها به دلیل داشتن ترکیبات خاصی مانند کروستین خواص آنتی اکسیدان و ضدسرطانی دارند.
معنی کلمه پرچم در فرهنگ معین
معنی کلمه پرچم در فرهنگ عمید
معنی کلمه پرچم در فرهنگ فارسی
معنی کلمه پرچم در فرهنگستان زبان و ادب
معنی کلمه پرچم در دانشنامه عمومی
معنی کلمه پرچم در دانشنامه آزاد فارسی

معنی کلمه پرچم در دانشنامه آزاد فارسی

تکه ای پارچۀ منقوش به نشانی خاص که معمولاً به میله ای آویخته می شود و نمادی از یک قوم، کشور، آرمان و یا سازمانی معیّن است. واژه های بیرق، درفش، عَلَم، رایَت، لِوا، علامت و سنجق نیز در زبان های فارسی، عربی و ترکی در همین معنا به کار می رود. واژه پرچم (بَرْجَم) در قرون ۵ و ۶ق از زبان ترکی به فارسی راه یافته و از قرن ۱۲ق به معنای امروزی آن رایج شده است. امروز پرچم مهم ترین نماد کشورهاست. افزون بر این، سازمان های فراملیّتی، همچون سازمان ملل متحد، سازمان کنفرانس اسلامی و اتحادیۀ اروپا، یونسکو، یونیسف و غیره نیز پرچم ویژۀ خود را دارند. همزمان با پیدایش دودمان های پادشاهی در ایران و یا شاید اندکی پیش از آن، استفاده از پرچم در نبردهای ایرانیان رایج بود. در سپاه کوروش برای حفظ نظم و شناسایی دسته های نظامی، درفش های رنگارنگ به کار می بردند. معمولاً بر درفش ایرانی تصویر جانورانی چون عقاب و شیر که نماد قدرت بودند، کشیده می شد. بنابر افسانه ها و گزارش های تاریخی، پرچم ایرانیان از عهد باستان تا پایان دورۀ ساسانیان درفش کاویانی (← درفش_کاویان) نام داشته است. به گفته فردوسی این درفش با قیام کاوۀ آهنگر و آغاز پادشاهی فریدون پدید آمد. در دورۀ محمود غزنوی نقش ماه بر روی پرچمی سیاه زردوزی شده بود. سلجوقیان پرچم هایی به رنگ های سبز، سرخ و زرد داشتند و شاید در همین دوره بود که برای نخستین بار نقش شیر و خورشید را بر پرچم های خویش قرار دادند. پرچم ایران در دوره های گوناگون دستخوش تغییراتی شد، تا این که به شکل امروزی خود درآمد. به کاربردن بیرق در مصر کهن و آشور و همچنین نزد یهودیان نیز رایج بوده است و در کتاب مقدس بارها به بیرق اشاره شده است. به گفتۀ یعقوبی ( ـ۲۸۴ق)، طولونیان نخستین کسانی بودند که در مصر پرچم هایی با رنگ های گوناگون برافراشتند. نزد رومیان نیز استفاده از بیرق رایج بوده است و پس از آن که قسطنطین به مسیحیت گروید، بیرقی از پارچۀ ارغوانی که نام عیسی (ع) به حروف یونانی بر آن بود، رایج شد. نخستین بیرق ها در اروپا، جنبه دینی داشتند و کهن ترین آن ها بیرق دانمارک است که صلیبی سفید بر آن نقش زده شده است. پرچم در تاریخ اسلام اهمیت فراوان داشت. در آغاز اسلام پیامبر اکرم (ص) پرچمی سیاه رنگ موسوم به عقاب برگزید. افزون بر این، گفته اند پیامبر رایت هایی به رنگ های گوناگون داشت که مشهورترین آن ها رایت سفید بود. گویند بر لوای پیامبر که در جنگ ها حمل می شد، عبارت توحید (لااله اِلا الله) نقش شده بود. در جنگ های مسلمانان نگه داشتن لوا اهمیت بسیار داشت و در هر جنگ به دست کسی سپرده می شد که از دلاوری یا برتری ویژه ای برخوردار بود. در شرق سرزمین های اسلامی، فرمانروایان دولت های ترک از پرچم های بزرگ استفاده می کردند که تنها مخصوص پادشاه بود، اما بیرق هایی کوچک تر در موکب پادشاه و در لشکر وی نیز برمی افراشتند که به آن ها سنجق می گفتند. عثمانیان نیز از قرن ۸ ق، همچون دیگر دولت های ترک، پرچم های گوناگون به کار می بردند. در ارتش و دریانوردی از بیرق برای علامت دادن استفاده می شود. برافراشتن پرچم نیز تشریفات و قراردادهای ویژه ای دارد. پرچم کنونی ایران براساس اصل هجده قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از سه رنگ سبز و سفید و سرخ تشکیل شده که در طول نوار سبز و قرمز هر کدام یازده الله اکبر (به خط کوفی) نوشته شده و میانۀ نوار سفید کلمه الله به صورت یک نیزه در وسط و چهار هلال در دو سوی آن قرار دارد.
پرچم (رایانه). پرچم (رایانه)(Flag)
علامتی که در موقع پردازش یا تفسیر اطلاعات توسط یک رایانه مورد استفاده قرار می گیرد و یا سیگنالی که حضور برخی شرایط خاص را نشان می دهد. پرچم ها در مواردی از قبیل ارتباطات، برنامه نویسی و پردازش اطلاعات کاربرد دارند. یک پرچم می تواند از یک یا چند بیت تشکیل شده باشد و توسط نرم افزار و سخت افزار در داخل رایانه قرار داده شده باشد تا واقعه ای نظیر بروز خطا یا نتیجه مقایسه دو عدد را نشان دهد. در پروتکل ارتباطی HDLC ، مجموعه واحدی از بیت های صفر و یک که برای نشان دادن شروع و پایان یک فریم از داده های انتقالی (واحدهای تشکیل دهنده پیغام ها) مورد استفاده قرار می گیرد.
پرچم (گیاه شناسی). پرچم (گیاه شناسی)(stamen)
اندام تولیدمثلی نرِ گیاه. پرچم های گیاه را مجموعاً نافۀ گل (آندروسیوم) می گویند. پرچم معمولاً متشکل از یک پایه و یک میله است. بساک اندام حاوی گرده است و در رأس میله قرار دارد. در برخی گیاهان نخستین، مانند ماگنولیا، پرچم ممکن است مشخصاً تمایز نیافته باشد. تعداد و موقعیت پرچم در طبقه بندی گیاهان گل دار اهمیّت دارد. معمولاً تیره های پیشرفته تر پرچم کمتری دارند، اما موقعیت استقرار آن ها به صورتی است که احتمال گرده افشانی موفق آن ها پایین نیاید.

معنی کلمه پرچم در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] پرچم از نشانه های یک قوم می باشد و از آن به مناسبت در باب جهاد سخن رفته است.
عَلَمْ به فتح عین و لام (جمع آن اعلام، عِلام) اسمی عربی است که در لغت به معنای مَنار، کوه بلند، نشانی که در راه برای شناختن برپا سازند آمده است و در اصطلاح به معناهایی که با آن مناسبت دارد، از قبیل نشان و پرچمی که لشگر گرد آن جمع می شوند، به کار می رود. در تعبیری دیگر به نشان نصب شده بر سر نیزه را پرچم گفته می شود. از پرچم به رایت و بیرق نیز تعبیر شده است.
واژه علم در قرآن
در قرآن کریم می خوانیم:«وَ مِنْ ایاتِهِ الْجَوارِ فی الْبَحْرِ کَالْاعْلامِ» «و یکی دیگر از آیاتش کشتیهای کوه پیکر جاری در دریاهاست.» اعلام، جمع علم در این آیه به معنی «کوه» است، ولی در اصل به معنی علامت و اثری است که از چیزی خبر می دهد، مانند «عَلَمُ الطَّریق» یعنی نشانه های راه وَ«عَلَم اْلجَیْش» یعنی پرچم لشگر و مانند آن و اگر به «کوه» «عَلَم» گفته می شود، به خاطر آن است که از دور نمایان است.
احکام پرچم
برافراشتن پرچم در جهاد مستحب است.
احکام پرچم دار
...
[ویکی فقه] پرچم (ابهام زدایی).
...
[ویکی فقه] پرچم (روزنامه). پَرْچَم، روزنامه، سپس دو هفته نامه و بعداً هفته نامه ای که احمد کسروی تبریزی (مق ۱۳۲۴ش/۱۹۴۶م) در دورۀ پس از شهریور۱۳۲۰ در تهران منتشر می کرد.
نخستین شمارۀ این نشریه در ۵ بهمن۱۳۲۰ انتشار یافت. پرچم سخنگوی «باهماد (= جمعیت، حزب) آزادگان» بود. این جمعیت با استفاده از اوضاع و احوالِ نسبتاً مناسبِ پس از شهریور ۲۰ به رهبری کسروی تشکیل یافت و مروج اندیشه های او بود. در حدود یک ماه و اندی پس از انتشار پرچم، در این روزنامه صراحتاً بیان شد که جمعیتی پدید آمده است که «در گام نخست به موضوع مشروطه و نشر معنی آن در میان توده می پردازد و... پرچم زبان آن است».
نامگذاری روزنامه
کسروی پس از تشکیل باهماد آزادگان، تقاضای امتیاز روزنامه ای به نام «درفش» به عنوان ارگانِ آن کرد، ولی از آن جا که کلمۀ درفش اختصاصاً به بیرق سلطنتی اطلاق می شد، از دادن امتیاز با این عنوان به او خودداری، و نام «پرچم» پیشنهاد شد و کسروی نیز (با آن که از انتخاب این نام اکراه داشت) ناگزیر پذیرفت. سرمقاله های پرچم را کسروی خود می نوشت و بقیۀ مندرجات آن را (که شامل مطالب ارسالی به دفتر روزنامه، اخبار و مباحثی دربارۀ جریانات روز مملکتی بود) دیگران می نوشتند و با نظارت کسرویی به چاپ می رسید. در نخستین شمارۀ روزنامه توضیح داده شده بود که «خبرهای خبرگزاری پارس و آگهی های سودمند دیگر، به ویژه دربارۀ رویدادهای جنگ جهانی، ترجمه و چاپ خواهد شد. در آخر هرهفته نیز خلاصۀ رویدادهای آن هفته به صورت گفتاری در شمارۀ روز آدینه به چاپ خواهد رسید».
مسائل مورد توجه روزنامه
در شماره های مختلف پرچم ضمن جانبداری از اصول حکومت مشروطه و تبلیغ آن، شرح حال قهرمانان انقلاب مشروطیت، همراه با عکس هایی از آنان چاپ می شد. شمارۀ ۱۶۱ (۱۳مرداد۱۳۲۱) این روزنامه به مناسبت سالگرد اعلام مشروطه با چاپ عکس های سران جنبش مشروطه در صفحات اول و آخر، و درج مقالاتی در خصوص این جنبش، به صورت ویژه نامه انتشار یافت. درج بیان نامه ها و نوشته های «آزادگان» شهرهای مختلف ایران، به ویژه آذربایجان، و دفاع از تروج زبان فارسی در این استان در شماره های متعدد و سرانجام تبلیغ «زبان پاک» ابداعی کسروی از جمله مسائل مورد توجه روزنامۀ پرچم بود.
آخرین شماره روزنامه
...

معنی کلمه پرچم در ویکی واژه

در لغت‌نامه دهخدا جزء واژه‌های پارسی دسته‌بندی شده‌است
bandiera
طره، کاکل، منگوله - ای از مو که بر سر نیزه، علم و گردن اسب می‌آویختند.
زبانة آتش.
علم، درفش، رایت.
بخش‌های میله مانند گل که تخم‌ها در آن قرار دارند.
دم گاو در زبان مغولی. درفش، لوا، رایت. تکه ای از پارچه با طرح رنگ شده خاص روی آن که ممکن است سمبل یک کشور یا سازمان مشخص باشد یا معنی مشخصی داشته باشد. یک پرچم به یک میله متصل می‌شود یا در دست نگه داشته می‌شود.

جملاتی از کاربرد کلمه پرچم

پر خدنگ تو هست شهپر روح القدس پرچم رخش تو هست ناصیهٔ حور عین
آشفته دوش طره اش بود بخواب در کفم گر اثری کند شود پرچمی از ظفر مرا
ترک ما شد موی جوشن درع خط صورت سپر رمح بالا و سنان مژگان تو پرچم گشته ای
کلک تو ز مرتبت بخندد بر قامت رمح و ریش پرچم
بر فراز آسمان پرچم زدی با ملایک بال و پر برهم زدی
توحید را بدید خراب است کشورش اسلام را بدید نگون است پرچمش
ای هوس دود تعین بر دماغ من مپیچ زیر این پرچم چو شمع آخر علم‌ گم می‌کنم
رنجیده شود خاطر رنجیده به‌کشمیر از هستی خود بسکه علم بیند و پرچم
به نیمه‌ای از پرچم که معمولاً در سمت چپ و عرض پرچم قرار دارد و به میل‌پرچم نزدیک‌تر است.
وی همچنین برندهٔ جوایزی همچون هنرمند مردمی جمهوری شوروی فدراتیو سوسیالیستی روسیه و نشان پرچم سرخ کار شده‌است.
جبن تا غایتی که در صف جنگ بارها بر نفیر و پرچم رید
چو فرمان شنیدند امان خواستند همان پرچم صلح افراشتند