پرپری

معنی کلمه پرپری در لغت نامه دهخدا

پرپری. [ پ ِ پ ِ ] ( ص ) در تداول عوام ، سخت باریک و تنک و نازک ( جامه و نان وجز آن ) آنگاه که عیب باشد. یک عبای پِرپِری ( در زمستان آنگاه که جامه سطبر ضرور است ). یک تکه نان پرپری ( قطعه ای از نان سخت نازک و تنک که سیری نیاورد ).

معنی کلمه پرپری در فرهنگ معین

(پِ پِ ) (ص . ) ۱ - هر چیز نازک و پوسته مانند. ۲ - کبوتر ماده ای که پر و دمش را قیچی بزنند و با آن کبوتران نر را به بام خانه خوانند.

معنی کلمه پرپری در فرهنگ عمید

۱. هرچیز پوسته مانند و نازک: نان پرپری، عبای پرپری.
۲. (اسم ) کبوتری که پرهایش را قیچی می زنند و آن را روی بام رها می کنند تا کبوترهای دیگر به هوای او بنشینند.

معنی کلمه پرپری در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- جامه عبا نان و جز آن که سخت باریک و نازک و تنک باشد : نان پرپری عبای پرپری . ۲- ( کبوتر بازی ) کبوتر ماده ای که پرودمش را قیچی بزنند و با آن کبوتران نر را ببام خانه خوانند .

معنی کلمه پرپری در ویکی واژه

هر چیز نازک و پوسته مانند.
کبوتر ماده‌ای که پر و دمش را قیچی بزنند و با آن کبوتران نر را به بام خانه خوانند.

جملاتی از کاربرد کلمه پرپری

درهم کشیده از پی حیرت پرپری بگشاده پرچم علمت بال پرنیان
چون در آن ریاض و حیاض و ازهار و انهار بیاسودم و ساعتی بغنودم شهری دیدم پر انجم و بدور و عرصه ای یافتم پرپری و حور