پرنیاز

معنی کلمه پرنیاز در لغت نامه دهخدا

پرنیاز. [ پ ُ ] ( ص مرکب ) سخت محتاج. بسیار نیازمند :
شد از رنج و تنگی جهان پرنیاز
برآمد بر این روزگاری دراز.فردوسی.

معنی کلمه پرنیاز در فرهنگ عمید

بسیارنیازمند، محتاج: شد از رنج و تنگی جهان پرنیاز / برآمد براین روزگاری دراز (فردوسی: ۲/۴۱۲ ).

معنی کلمه پرنیاز در فرهنگ فارسی

( صفت ) سخت محتاج بسیار نیازمند .

معنی کلمه پرنیاز در فرهنگستان زبان و ادب

{fastidious} [زیست شناسی-میکرب شناسی] ریزاندامگانی که برای رشد به تغذیه یا محیط کشت پیچیده نیاز دارد

معنی کلمه پرنیاز در ویکی واژه

ریزاندامگانی که برای رشد به تغذیه یا محیط کشت پیچیده نیاز دارد.

جملاتی از کاربرد کلمه پرنیاز

کای مردم چشم چشم بازان وی قبله ناز پرنیازان
ببستان سجاده پرنیاز که مسواک دروی بود سروناز
از گرد ره آمدست امروز رحم آر که پرنیاز آمد
چو رکاب مصطفایی سوی عفو روی آرد دو هزار بولهب هم خوش و پرنیاز گردد
ازین صد به پنجاه بازآمدند پر از چاره و پرنیاز آمدند