پرنی
معنی کلمه پرنی در دانشنامه آزاد فارسی
معنی کلمه پرنی در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه پرنی
هرش "پرنیان ویوید" و رمانهای گرافیکی و مطبوعات آواتار ، و رمان شهوت انگیز با مطبوعات دهان تندر را توسعه داد.
همه یاران تو از چستی و چالاکی پرنیان باف و تو در کارگه کتان
از فیلمها یا برنامههای تلویزیونی که وی در آن نقش داشتهاست، میتوان به چهلساله، با آتش و شمشیر (فیلم)، با آتش و شمشیر (مجموعه تلویزیونی)، اجارهنشینها، کوپرنیک و کورچاک اشاره کرد.
رسته چون یوسف ز چاه و دلو پیشش ابر و صبح گوهر از الماس و مشک از پرنیان افشاندهاند
آن که سنگ صد بنای نو نهاد --- سنگ گوری هم نصیب خود نبرد (پیر پرنیان اندیش، در صحبت سایه، صفحه ۲۳۷)
همی تافت از پرنیان روی خوبش نگاریست گویی ز ارتنگ مانی
بت پرنیان پوش رومیرخت معنبر خط شکرین پاسخت
بنیانگذاران امپراتوری اشکانی، گروهی از قبایل سکایی موسوم به پرنی بودند، که با یورش به منطقه پارت، و تحمیل شکستهای سنگین بر یونانیان دولت خود را پایهریزی کردند. خاستگاه اولیه پرنیها احتمالاً جنوب روسیه بوده است.
دیدم افکنده بر بساط بلند خوابگاهی ز پرنیان و پرند
هر درختی پرنیان چینی اندر سر کشید پرنیان خرد نقش سبز بوم لعل کار
همه دشت چون پرنیان شد به رنگ هوا گشت بر سان پشت پلنگ
زمین پرنیان و هوا مشکبوی گلابست گویی مگر آب جوی
پروانه وار بال ملمّع به تن خوش است در بر حریر شعله کن و پرنیان مخواه
پرنیک در باختر بلغارستان و در مرز صربستان قرار گرفته.
ارشک در سال ۲۱۷ پ.م جانشین پدرش، ارشک اول شد. در سال ۲۰۹ پ.م، پادشاه قدرتمند سلوکی، آنتیوخوس سوم، دوباره ایالت پارت را، که قبلا در سال ۲۴۷ پ.م توسط ارشک اول و طایفه پرنی از سلوکیان جدا شده بود، بازپس میگیرد. پس از شکست اشکانیان از آنتیوخوس در جنگ کوه لابوس، نیروهای اشکانی ابتدا به شهر تامبراکس و سپس به ساری و سپس به هیرکانی و بعد به نواحی دشتی عقب مینشینند . پیش از این، آنتیوخوس پایتخت اشکانیان در دامغان امروزی، به نام صددروازه، را اشغال کرده بود. در کتب باستانی اشاره ای به مذاکره یا صلحنامه ای نیست و گویا مسئله هیرکانی از نظر آنیتوخوس حل شده می نمود که پس از چند ماه با اطلاع از لشکرکشی شاه پادشاهی یونانی باختر به نزدیکی هرات ، هیرکانی را ترک کرده و به سمت افغانستان امروزی رفت.
آنچنان دوخت سنگ خاره به تیر که ندوزند پرنیان و حریر
در کیهانشناسی اگر اصل کوپرنیکی را بپذیریم، و سپس ببینیم که جهان از دید ما همسانگرد به نظر میرسد، میتوانیم نشان دهیم که جهان همگن است و نیز در همهٔ نقطهها همسانگرد است. این دو شرط منجر به پذیرفتن اصل کیهانشناختی میشود.