پرندین

معنی کلمه پرندین در لغت نامه دهخدا

پرندین. [ پ َ رَ ] ( ص نسبی ) هرچیز که از حریر سازند. ( برهان ). هرچه از پرند سازند. آنچه از پرند دوزند. ( فرهنگ رشیدی ). پرندینه :
ز هر سو بی اندازه در وی بجوش
بتان پرندین بر حله پوش.اسدی.

معنی کلمه پرندین در فرهنگ معین

(پَ رَ دِ ) [ پرند + ین ، پس . نسبت = پرندینه ] (ص نسب . ) آن چه از پرند درست کنند، هر چه از حریر سازند، پرندینه .
(پَ رَ ) (ص نسب . ) ابریشمی .

معنی کلمه پرندین در فرهنگ عمید

چیزی که از حریر دوخته یا ساخته شده باشد.

معنی کلمه پرندین در فرهنگ اسم ها

اسم: پرندین (دختر) (فارسی) (تلفظ: parandin) (فارسی: پَرَندين) (انگلیسی: parandin)
معنی: چیزی که از حریر دوخته یا ساخته شده باشد، نرم و لطیف مانند پرند، لطیف و نرم مانند پَرَند، پَرَند، نرم و لطیف چون پرند

معنی کلمه پرندین در ویکی واژه

نسبت پرندینه (ص نسب.)
پرند + ین،
آن چه از پرند درست کنند، هر چه از حریر سازند، پرندینه.
ابریشمی.

جملاتی از کاربرد کلمه پرندین

ز پولاد و در آژده مغفرش پرندین نشان بسته اندر سرش
وگر برخی قوافیش خشن نشگف‌کز فاقه پلاسین ‌پو شد آنکو نیست سنجان و پرندینش
گل سرخ بر سر نهاد و ببست عقیقین کلاه و پرندین ازار
گل از ناله ی بلبل خوش سرای دریده به تن بر پرندین قبای
ز برد و خز و پرندین و قاقم و سیفور ز طوق و یاره و خلخال و عقد و ارونجن