پرستیده

معنی کلمه پرستیده در لغت نامه دهخدا

پرستیده. [ پ َ رَ دَ / دِ ] ( ن مف ) معبود.

معنی کلمه پرستیده در فرهنگ معین

(پَ رَ دِ ) (ص مف . ) پرستش شده .

معنی کلمه پرستیده در فرهنگ عمید

کسی که او را بپرستند و ستایش کنند، پرستش شده.

معنی کلمه پرستیده در فرهنگ فارسی

( اسم ) پرستش شده عبادت شده معبود.

معنی کلمه پرستیده در ویکی واژه

پرستش شده.

جملاتی از کاربرد کلمه پرستیده

محمد داندامایف معتقد است که هم کوروش و هم کمبوجیه میترا را به عنوان خدای بزرگ می‌پرستیده‌اند.
«وَ یَعْبُدُونَ، مِنْ دُونِ اللَّهِ» و می‌پرستند جز از خدای، «ما لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً» چیزی که اللَّه تعالی نه پرستیده را سزاواری فرستاد نه پرستند را عذر، «وَ ما لَیْسَ لَهُمْ بِهِ عِلْمٌ» چیزی که ایشان را بآن هیچ دانش نیست، «وَ ما لِلظَّالِمِینَ مِنْ نَصِیرٍ» (۷۱)و کافران را هرگز هیچ یاری دهنده نیست، «وَ إِذا تُتْلی‌ عَلَیْهِمْ آیاتُنا بَیِّناتٍ» و چون بر ایشان خوانند سخنان ما پیغامهای راست پیدا، «تَعْرِفُ فِی وُجُوهِ الَّذِینَ کَفَرُوا الْمُنْکَرَ» آشکارا می‌شناسی در روی کافران ناپسند و ناشناختن و ناخواستن، «یَکادُونَ یَسْطُونَ بِالَّذِینَ یَتْلُونَ عَلَیْهِمْ» آیاتُنا» خواستندی که فرا ایشان افتندی که سخنان ما بر ایشان میخوانند، «قُلْ أَ فَأُنَبِّئُکُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِکُمُ» بگو شما را خبر کنم به بتر از آن که شما ما را میخواهید و در دل دارید، «النَّارُ وَعَدَهَا اللَّهُ الَّذِینَ کَفَرُوا» آتش است آن که وعده داد اللَّه تعالی بآن کافران را، «وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ» (۷۲) و بد جایی که آنست.
به دیرِ مغان می‌پرستیده‌ام ز بس می پرستی شدم بت پرست
گوساله زرین را آن قوم پرستیده گوساله گرگینم گر عشق بنپرستم
علیست آنکه همی آخت ذوالفقار دودم که تا خدای پرستیده شد به یکتایی
آشور در شهر آشور پرستیده می‌شد که در نیمه هزاره سوم پیش از زایش مسیح، پایتخت امپراتوری آشور بود.
وَ الَّذِینَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ و ایشان که بپرهیزیدند از پرستیده‌های ناسزا، أَنْ یَعْبُدُوها که آن را پرستند، وَ أَنابُوا إِلَی اللَّهِ و با اللّه گشتند ببندگی، لَهُمُ الْبُشْری‌ ایشانراست بشارت، فَبَشِّرْ عِبادِ (۱۷) بشارت ده بندگان مرا.
نیاکان ما را پرستیده‌اید بسی شور و تلخ جهان دیده‌اید
شیخ گفت: عظیم غلطی کرده ای آتش ضعیف است و جاهل و بی وفا. هر حساب که از او برگرفته ای باطل است که اگر طفلی پاره ای آب بدو ریزد بمیرد. کسی که چنین ضعیف بود تو را به چنان قوی کی تواند رسانید؟ کسی که قوت آن ندارد که پاره ای خاک از خود دفع کند تو را به حق چگونه تواند رسانید. دیگر آنکه جاهل است. اگر مشک و نجاست در وی اندازی بسوزد و نداند که یکی بهتر است، و از اینجاست که از نجاست و عود فرق نکند. دیگر تو هفتاد سال است تا او را می‌پرستی و هرگز من نپرستیده ام. بیا تا هر دو دست در آتش کنیم تا مشاهده کنی که هر دو را بسوزد و وفای تو نگاه ندارد.
دو یار یک دل اگر در زمانه می بینم خدای را نپرستیده ام به یکتایی
«وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِیَکُونُوا لَهُمْ عِزًّا» ای عبد الکفار الاصنام و الشّیاطین و الملائکة و عیسی، لیتعززوا فی الدّنیا. و یصیروا الی العزّ الدائم فی العقبی، و قیل لیکونوا لهم عدة فی القیامة و شفعاء لهم کقوله: «هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَ اللَّهِ»، و قوله: «ما نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونا إِلَی اللَّهِ زُلْفی‌». کافران پرستیده‌ها که پرستیدند فرود از اللَّه تعالی بآن پرستیدند تا ایشان را از آن عزّ باشد و جاه و انبوهی در دنیا و بقیامت یارایشان باشند در دفع عذاب خدا از ایشان و شفیع ایشان. رب العالمین گفت: «کَلَّا» نه چنان است که ایشان می‌پندارند که ایشان نه عزّند و نه یار و نه شفیع، نه در دنیا بکار آیند نه در عقبی.
که جز مدیح ترا گر پرستدی نفسم همان بود که پرستیده است شیطان را