پرستاران
جملاتی از کاربرد کلمه پرستاران
از ضعیفان دلخراشی، شاهد سنگین دلی است از پرستاران کن ای بیمار، پنهان ناله را
این مسلمان از پرستاران کیست در گریبانش یکی هنگامه نیست
اجازت ده کزان قصرش بیارم به مُشکوی پرستاران سپارم
از پرستاران، به غیر از اشک و آهِ آتشین کیست بر بالین، چراغی تا سحر سوزد مرا
کف بریدهٔ بی نسبت پرستاران به بستر تو گل افشانده، خار خار این است
ایستگاهی برای پژوهشهای پزشکی است که بعدها از آن برای به دنیا آوردن کودکان استفاده میشود. راهرویی دراز است که در پایان آن یک اتاق عمل جراحی و اتاقهای پرستاران قرار دارد. اتاقهای مخفی دیگری نیز در آن وجود دارد.
گروههایی از پرستاران در بیمارستان ولیعصر فسا، مقابل ساختمان استانداری در سنندج، در برابر ساختمان مرکزی دانشگاه علوم پزشکی گیلان در رشت، در بیمارستان بعثت سنندج تجمعهای اعتراضی برگزار کرده و خواستار رسیدگی به درخواستهای خود شدند.
می زداید بی کسی زنگ از دل افگار من از پرستاران گرانتر می شود بیمار من
از پرستاران دل افگار را داغی بس است بهتر از دلسوز، شمعی بر سر بیمار نیست
چهارم سودوزورستار سودین پرستاران خرگاه فرودین
پرستاران و نزدیکان و خویشان که بودند از پی شیرین پریشان
جمعی از پرستاران دانشگاه پزشکی ایلام در اعتراض به مشکلات معیشتی و صنفی خود تجمع اعتراضی برگزار کردند. اضافه کاری، تعرفه پرستاری، حق مسکن، حق مهد، از جمله مطالبات تجمعکنندگان هستند.
شوید آسوده تا از غم دهمتان جان به آسانی بیارید ای پرستاران به بالینم طبیبی را