پرده گوش
معنی کلمه پرده گوش در دانشنامه عمومی

پرده گوش

معنی کلمه پرده گوش در دانشنامه عمومی

'پرده گوش پرده صُماخ یا پرده تَبیره تبیره به معنی کوس و دهل و هم چنین برابر فارسی صماخ است و از برابرهای فرهنگستان زبان فارسی برای صماخ نیز هست. بین گوش میانی و گوش بیرونی است و آنها را از هم جدا می کند. پشت پرده گوش استخوان چکشی از استخوانچه های گوش میانی قرار دارد.
هنگامی که امواج صوتی وارد گوش می شوند و به پرده گوش می رسند آن را به لرزش در می آورند. ارتعاشات صوتی سپس وارد سه استخوانچه گوش میانی می شوند و به این طریق از گوش میانی عبور می کنند و وارد گوش داخلی می شوند.
در انسان، پرده گوش کمی مخروطی شکل است و مساحت آن در حدود ۸۵ میلی مترمربع است. پرده گوش از دو بخش تشکیل شده است. ( بخش نرم پرد ) ( بخش سفت پرده ) یا پارس تنسا که بخش سفت پرده از فیبرهای کلاژن شعاعی و دایره ای تشکیل شده است. این فیبرها با لایه های بافت همبند به هم متصل شده و از خارج با یک لایه روپوستی از بافت پوششی صدفی که در امتداد پوست مجرای گوش خارجی قرار دارد پوشانیده شده اند. سطح داخلی پرده گوش را نیز لایه ای مخاطی از سلول های صدفی مژک دار پوشانیده است. وضعیت پرده گوش عامل مهمی در تغییر شدت یا غربال گری طیف محرک صوتی محسوب می شود و بنابراین اطمینان از سلامت آن جایز اهمیت است.
برای معاینه پرده صُماخ در مطب از گوش بین یا اُتوسکوپ استفاده می شود. آسیب به پرده و پارگی آن مثلاً به دلیل تروما یا عفونت گوش میانی خصوصاً اگر دو طرفه باشد می تواند موجب کم شنوایی شود. سلامت پرده در شنوایی سنجی نیز قابل بررسی است.
معنی کلمه پرده گوش در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه پرده گوش

معنی کلمه پرده گوش در ویکی واژه

timpano

جملاتی از کاربرد کلمه پرده گوش

پرده گوش فلک گردید شق از کهکشان نیست هر نازکدلی را طاقت غوغای عشق
پرده گوش من از قانون گرانی می کشید ناله مطرب ندانم در کدام آهنگ بود
عجب نبود شود گر تنگ شکر پرده گوشم که من در خانه خود طوطی شکرشکن دارم
پر پروانه گردد پرده گوش آسمانها را زلب چون ناله آتش عنان من برون آید
پرده گوش مرا چون ورق لاله کرد از سخن آتشین لعل سخنگوی تو
گر بقدر سوزش دل نعره ام گشتی بلند پرده گوش ملایک را درید آوای من
صبح رادر پرده گوش گران آتش گرفت عندلیب ایمان نمی آرد به افغانم هنوز
گلزار ز گل پرده گوش است سراپا دربار نسیم سحری تا چه پیام است
به هر گلشن که بگشایم لب رنگین نوا، بلبل کند نازکتر از گل، پرده گوش شنیدن را
کان ناله خون‌فشان اسیرست یا‌رب به کدام پرده گوش