پرخاشگر

معنی کلمه پرخاشگر در فرهنگستان زبان و ادب

{aggressive} [روان شناسی] ویژگی فردی که پرخاشگری می کند

جملاتی از کاربرد کلمه پرخاشگر

پلیدی بد اندیش و پرخاشگر بد اختر سهیلش کجا بد پدر
که یازنده ی ذوالفقار دوسر به هر جنگ با خیل پرخاشگر
مهارک ز لشکر بر افراخت سر یکی لشکری دید پرخاشگر
بگفتا که ای قوم پرخاشگر مرا می شناسید جد و پدر
بردار سه بودش یک از یک بتر همه پر دل و گرد و پرخاشگر
خروشید کان ترک پرخاشگر که خشتش دو سر بد کله چارپر
پرخاشگران ری و گرگان و خراسان کردند ز تن سنگر و از سینه مجن را
دلبر بزم است و دلاویز رزم سرکش و پرخاشگر و تند خوست
ز پرتو نژادان آرش گهر وزان پهلوانان پرخاشگر
بدان بد سگالان پرخاشگر ابا سرفشان تیغ شد حمله ور